responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه ایران نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 91

ارومیه


نویسنده (ها) :
عنایت الله رضا
آخرین بروز رسانی :
پنج شنبه 5 دی 1398
تاریخچه مقاله

اُرومیّه [orūmiyy(y)e(a)]، شهر و شهرستانی به همین نام در آذربایجان غربی:

شهرستان ارومیه

این شهرستان با 898،5 کم‌ 2 وسعت در فاصلۀ °45 و ´4 تا °46 و ´13 طول شرقی و °37 و ´32 تا °36 و ´32 عرض شمالی واقع است. این شهرستان از شمال به شهرستان سلماس، از مشرق به دریاچۀ ارومیه، از جنوب به شهرستان نقده و از مغرب به خاک ترکیه محدود است. شهرستان ارومیه شامل 5 بخش، 20 دهستان و 5 شهر است.
رشته کوههای آذربایجان غربی که دنبالۀ رشته کوههای زاگرس محسوب می‌شوند، در غرب دریاچۀ ارومیه و مرز ایران و ترکیه امتداد دارند و از ارتفاع قابل ملاحظه‌ای برخوردارند و هرچه به دریاچه نزدیک‌تر می‌شوند، از ارتفاع آنها کاسته می‌شود. مرتفع‌ترین آنها شهیدان (580، 3 متر) است. آب و هوای ارومیه سرد معتدل است. میانگین سالانۀ حداکثر درجۀ حرارت، °4/ 18 و حداقل آن °7 سانتی‌گراد و میانگین بارندگی سالانه آن حدود 370 میلی‌متر است. اکثر آبهای سطحی این شهرستان به حوضه دریاچۀ ارومیه می‌ریزند. از رودهای شهرستان می‌توان آجی‌چای، باراندوز چای، روضه چای، شهر چای، و نازلو چای را نام برد. شهرستان ارومیه از پوشش گیاهی غنی و مراتع مرغوب برخوردار است. رستنیهای شهرستان شامل پستۀ وحشی، ارس کوهی، فوشک و گیاهان دارویی چون گل گاوزبان، شیرین‌بیان، آویشن، درمنه، خاکشیر (خاکشی)، بومادران، میخک، آلالۀ وحشی، ریواس و گون کتیرا ست. این شهرستان زیستگاه پرندگانی چون مرغابی، لک‌لک، تیهو، کبک، درنا، حواصیل، چکاوک، سار صورتی، دارکوب، کاکایی (یاغو)، آبچلیک، لک‌لک سفیدنوک پهن، و جانورانی چون گرگ، روباه، شغال، گراز، خرس قهوه‌ای، خرگوش، خارپشت، سمور، راسو، لاک‌پشت و قوچ و میش است.
ذخایر معدنی این شهرستان شامل سنگ آهک، سنگ گچ، نمک آبی، سنگ ساختمانی، میکا، گرانیت، پوکۀ معدنی و معادن مرمریت و سنگ چینی است.
جمعیت شهرستان در 1375ش، 007،725 نفر(613،149 خانوار) بود که از کل آن، 001، 444 نفر در شهرها و 007،281 نفر در روستاها زندگی می‌کردند. جمعیت ارومیه در1384ش، 634، 917 نفر برآورد می‌شود که حدود 67٪ آن در شهرها و بقیه در روستاها زندگی می‌کنند.
مهم‌ترین عشایر شهرستان ارومیه را طوایف مختلف ایل شکاک، ایل سادات و ایل هرکی تشکیل می‌دهند. در محدودۀ این شهرستان طوایف مستقلی نیز وجود دارند که غالباً به زندگی یک‌جانشینی و اقتصاد مبتنی بر کشاورزی و دام‌داری ادامه می‌دهند. 63٪ مردم این شهرستان را مسلمانان شیعۀ اثناعشری، 36٪ را مسلمانان سنی‌مذهب شافعی و حنفی و 1٪ را مسیحیان آشوری و ارمنی تشکیل می‌دهند. زبان اکثر اهالی ترکی و بعضی کردی است.
اقتصاد شهرستان بر کشاورزی، دامداری و صنعت متکی است. وضع کشاورزی و باغداری این شهرستان مطلوب و پررونق است. برخی اقلام باغداری این شهرستان به خارج از کشور صادر می‌گردد. انواع انگور و سیب ارومیه از شهرت خاصی برخوردار است. گندم، جو، انواع حبوبات، تخم آفتاب‌گردان روغنی، چغندر قند، گیاهان علوفه‌ای، سویا، توتون، انواع میوه‌های هسته‌ای، گلابی، انار، انجیر، بادام و گردو از فرآورده‌های کشاورزی عمدۀ ارومیه‌اند. این شهرستان دارای صنایع کارخانه‌ای و دستی است. صنایع کارخانه‌ای شامل تولید قند، تهیۀ آرد، کمپوت، کنسروسازی، آب میوه، عرقیات، سیمان، نوشابه‌سازی، ریخته‌گری آهن و فولاد، مواد آلومینیومی، رادیاتورسازی، تانکرسازی، تولید آجر و بعضی مواد غذایی چون کالباس و غیره است. قالی بافی، سرامیک، منبت‌کاری، مجسمه‌سازی، گلیم، جاجیم و گیوه‌بافی از جملۀ صنایع دستی ارومیه است که صادر هم می‌شود.

شهر ارومیه

این شهر با 342،1 متر ارتفاع، در °45 و ´4 طول شرقی و °37 و ´32 عرض شمالی قرار دارد. این شهر مرکز شهرستان ارومیه و استان آذربایجان غربی است که در فاصلۀ 907 کیلومتری شمال غرب تهران و در مسیر مهاباد ـ سلماس واقع شده است. جمعیت شهر در 1375ش، 755،427 نفر (564،98 خانوار) بود. این شمار در 1384ش، 478،601 نفر برآورد شده است.
مؤلفان اسلامی ارومیه را شهر زردشت و زادگاه او نوشته‌اند. در منابع سریانی مکانی با نام ارمیت در کنار دریاچه آمده است که مشابه نام ارومیه است. در سنگ‌نوشتۀ آشور نصیرپال دوم، شاه آشور که در موزۀ لوور پاریس موجود است، از پیشرفت کشاورزی در سرزمین اوشیدیش در ساحل شمال غربی دریاچۀ ارومیه یاد شده است. در 846ق‌م سپاهیان آشور سرزمین کوهستانی میان دریاچۀ ارومیه و دریاچۀ وان را به تصرف درآوردند که محدودۀ شهرستان ارومیۀ کنونی، بخشی از متصرفات آنان بود. آن‌گاه که پارسیان در غرب دریاچۀ ارومیه سکنى داشتند، اورارتو همسایۀ بلافصل آنان بود و حتى چندگاهی پارسیان تابع دولت اورارتو شدند. از حضور سکاها نیز در سدۀ 7ق‌م در منطقۀ ارومیه یاد شده است. در عهد عتیق از ممالک آرارات (اَراراط)، مانّا (مِنّی) و اَشکِناز (سکاها) یاد شده است که تا اندازه‌ای منطقۀ ماناها را مشخص می‌سازد. دولت اورارتو که جانشین مانا شده بود، در سدۀ 7ق‌م منقرض گردید و دولت ماد و سپس هخامنشی جای آن را گرفت.
آتشکدۀ آذرگشنسپ که در عهد ساسانی مکانی مقدس بود و شاهان پس از تاج‌گذاری، پیاده از مداین به زیارت آن می‌آمدند، نزدیک دریاچۀ ارومیه بود و احتمال می‌رود که در جهت شرقی و یا جنوبی آن بوده باشد. این آتشکده در 623م از سوی هراکلیوس، امپراتور روم به آتش کشیده شد.
شهر ارومیه در دورۀ خلافت عمر بن خطاب، به ‌دست صدقة ابن علی بن صدقة بن دینار فتح گردید. در عهد خلافت عثمان، هنگامی که سعید بن عاص حکومت آذربایجان را داشت، گروهی از مردم ارمنستان و آذربایجان بر وی شوریدند و در ارومیه که با دیوارهای محکمی محافظت می‌شد، گرد آمدند. سعید بن عاص، جریر ‌بن عبدالله بجلی را به سرکوب ایشان فرستاد و او شهر را باز پس گرفت. جغرافی‌نویسان اسلامی چون اصطخری، ابن حوقل و یاقوت، ارومیه را پس از اردبیل و مراغه سومین شهر آذربایجان دانسته، از حاصلخیزی و بازرگانی وسیع آن یاد کرده‌اند.
در سدۀ 4ق/ 10م هنگامی که دیلمیان بر آذربایجان فرمان می‌راندند، پس از مرگ مرزبان در 346ق/ 957م، فرزند بزرگ‌ترش، جستان رشتۀ فرمانروایی را در دست گرفت. برادرانش، ابراهیم و ناصر و دیگر فرمانروایان آذربایجان نیز با او بیعت کردند، مگر جستان، فرزند شرمزن که حکمران ارومیه بود. وی پس از مرگ مرزبان به اندیشۀ خودسری و استقلال افتاد و به سال 349ق/ 960م در ارومیه دژی ساخت و از بیعت سر باز زد. در این سال اسحاق بن عیسى، پسر خلیفه المکتفی در گیلان خروج کرد و خود را مستجیر باللٰه نامید. جستان بن شرمزن از ارومیه به مستجیر پیوست، ولی جستان بن مرزبان و برادرش، ابراهیم لشکر انبوهی گرد آوردند و سپاه جستان بن شرمزن را در مغان مغلوب کردند و او ناچار به ارومیه گریخت.

پس از محمود غزنوی، در 420ق/ 1029م غزان راه آذربایجان را در پیش گرفتند. ابوالهیجا، فرزند ربیب‌الدوله، پیشوای کردان هذبانی که فرمانروای ارومیه بود، کوشید تا غزان را از آذربایجان بیرون راند. در 432ق/ 1041م غزانی که در ارومیه بودند، به جنگ کردان برخاستند، اما سرانجام شکست خوردند و در کوهها پراکنده شدند.
در 526ق/ 1132م هنگامی که سلطان مسعود، فرزند ملکشاه سلجوقی از بغداد به آذربایجان روی آورد، با آنکه امیر حاجب تاتار ارومیه را مستحکم کرده بود و قصد مقابله داشت، ولی چندی بعد، اطاعت مسعود را گردن نهاد. در 544ق/ 1149م ارومیه در قلمرو حکومت محمد بن محمود، نواده و داماد سلطان مسعود بود. در 602ق/ 1206م، اتابک ابوبکر، فرمانروای عراق و آذربایجان، دو شهر ارومیه و اشنو را به اتابک علاءالدین واگذار کرد. جلال‌الدین خوارزمشاه پس از ازدواج با همسر مطلّقۀ ازبک بن پهلوان ایلدگز، سلماس و ارومیه را بر اقطاعات او افزود.
در 623ق/ 1226م ترکمانهای ایوانی ارومیه را مسخر کردند و خراج را از میان برداشتند. جلال‌الدین بر ضد ترکمانان نیرو فرستاد و آنان را به هزیمت واداشت و سپس ارومیه را به شخصی به نام بغدی داد. توقف زمستانی جلال‌الدین به احتمال سبب انتشار افسانۀ بنای «سه‌گنبدان» شد که اکنون به «سه گنبد» شهرت دارد. در 1012ق/ 1603م شاه عباس صفوی ارومیه و اشنو را به امیرخان برادوست سپرد. وی چون پس از مدتی سر به شورش برداشت، اعتمادالدوله به ولایت ارومیه منصوب شد و قلعۀ دُم دُم را محاصره و ویران کرد. شاه عباس کلبعلی‌خان افشار را با افراد ایل او از خراسان به سرحدات غربی فرستاد. وی پس از استقرار در ارومیه به حکومت این شهر منصوب گردید. نادرشاه در 1158ق/ 1745م پس از سرکشی و رسیدگی به امور ارومیه، فتحعلی شاه افشار را به حکومت شهر گمارد. کریمخان زند در 1177ق/ 1763م در ارگ ارومیه به تخت نشست و سپس رستم‌خان قاسملو را حاکم شهر کرد. در 1181ق، اهالی شهر بر وی شوریدند و کریمخان رضاقلی‌خان را به حکومت ارومیه منصوب نمود.
در زمان آقامحمدخان قاجار در 1205ق/ 1791م، محمدقلی‌خان که حکومت ارومیه داشت، سر به شورش برداشت، ولی سرانجام مورد عفو قرار گرفت و مقام بیگلربیگی ارومیه به‌وی بازگردانده شد. پس از دورۀ اول جنگهای ایران و روس (1218- 1228ق/ 1803-1813م) در 1229ق/ 1814م، عباس میرزا به ارومیه آمد و مدتی در این شهر نیروهای زیر فرمان خود را سر و سامان بخشید. وی پس از آنکه در 1243ق/ 1827م از روسها شکست خورد، به شهر ارومیه عقب نشست. در جمادی‌الآخر 1243/ ژانویۀ 1828 ژنرال پاسکویچ، سردار روسی، لاپتف را با سپاهیانش به ارومیه فرستاد. بر طبق معاهدۀ ترکمان‌چای مقرر شد از ده کرور تومان غرامت جنگی، 7 کرور نقد و 3 کرور بعد پرداخت شود و در مقابل آن، دو شهر ارومیه و خوی تا پرداخت کامل غرامت در گرو روسها باقی بماند.
در نهضت مشروطه، ارومیه پس از تبریز و خوی، سومین کانون نهضت در آذربایجان بود. در 1285ق/ 1868م کشاکش مرزی میان ایران و عثمانی پیش‌آمد و ارومیه به سبب نزدیکی به مرز گزند بسیار دید. در 1294ش، عثمانیان شیخ محمد خیابانی را دستگیر کردند و به ارومیه فرستادند. در دوران جنگ جهانی اول ارومیه چندین بار میان نیروهای روسیه و عثمانی دست به دست شد. پس از انقلاب روسیه در 1917م/ 1296ش، سربازان روسی در جریان خروج از ایران و بازگشت به کشورشان، شهر و به ویژه بازار ارومیه را غارت کردند. در 22 شوال 1336/ اول اوت 1918 نیروهای عثمانی وارد ارومیه شدند و تا اوایل ربیع‌الاول 1337/ دسامبر 1918 شهر را در اختیار داشتند.
در زمستان 1299ش، پس از شکست نهضت خیابانی، اسماعیل سیمگو (سمیتقو) از ایل شکاک فتنه و آشوبی برپا کرد و ارشدالملک که خود از مردم ارومیه بود، به دستور وی با حیله و نیرنگ شهر را گرفت. با فرستادن ارتش در 1301ش و جنگهای پی در پی، اسماعیل سیمگو مدتی سرگردان و متواری بود، تا اینکه در 27 تیر 1309 کشته شد و غائلۀ او پایان پذیرفت.
از آثار تاریخی این شهر قلعه و باروی استوار آن است. اولیا چلبی در اوصاف قلعۀ ارومیه می‌نویسد که عوام آن را «طراق قلعه» می‌نامند. در 932ق/ 1526م، شاه طهماسب صفوی آن را وسعت بخشید. از دیگر آثار تاریخی ارومیه، بنای سه‌گنبد است که تاریخ کتیبۀ بنای آن 580ق/ 1184م است و نیز مسجد جامع بزرگ شهر که متعلق به قرن 7ق/ 13م است و محراب آن در 676ق/ 1277م، در زمان ایلخانی آباقاخان مغول ساخته شده است. از آثار تاریخی دیگر این شهر قلعۀ دم دم، بخشی قلعه و عمارت چهار برج است. در 18 کیلومتری سمت غربی جادۀ ارومیه به سلماس خرابه‌های آتشکده یا بنایی وجود دارد که تاریخ آن‌را حدود 550 تا 530ق‌م نوشته‌اند. در مشرق این جاده آثار حجاری مربوط به جنگ شاپور اول با رومیان دیده می‌شود.
از علما و مشاهیر مذهبی و مشایخ کبار این شهر می‌توان حسن بن محمد حسام‌الدین چلبی اُرموی، سراج‌الدین محمود ارموی، شیخ ابوبکر ارموی، سفیر العارفین، نصرت علی‌شاه، ابوالحسن ارموی، حاجی میرزا فضل‌الله مجتهد، میرزا محمدصادق فخرالاسلام، خطیبی ارموی، حکیم عبدالله ارموی، ابوسعید ارموی، میرزا رشید ادیب‌الشعرا، صفی‌الدین ارموی و دیگران را نام برد.
در شهریور 1314ش نام ارومیه به موجب تصویب‌نامۀ هیئت وزیران به رضائیه تبدیل شد، ولی پس از انقلاب و تأسیس جمهوری اسلامی نام ارومیه را بازیافت.*

مآخذ

آمارنامۀ استان آذربایجان غربی(1372ش)، سازمان برنامه و بودجۀ آذربایجان غربی، تهران، 1376ش؛
ابن اثیر، الکامل؛
ابن حوقل، محمد، صورة الارض، به کوشش دخویه، لیدن، 1939م؛
ابن خردادبه، عبیدالله، المسالک و الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، 1889م؛
ابن فقیه، احمد، مختصر کتاب البلدان، لیدن، 1302ق؛
ابوعلی مسکویه، احمد، تجارب الامم، قاهره، 1333ق/ 1915م؛
ابوالفدا، تقویم البلدان، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، 1840م؛
اسکندربیک منشی، عالم آرای عباسی، تهران، 1350ش؛
اولیاچلبی، محمد، سیاحت‌نامه، استانبول، 1314ق؛
بلاذری، احمد، فتوح‌البلدان، به کوشش عبدالقادر انیس الطباع، بیروت، 1407ق/ 1987م؛
بنداری، فتح، زبدة النصرة، به کوشش هوتسما، لیدن، 1889م؛
پورداود، ابراهیم، ادبیات مزدیسنا، بمبئی، 1928م؛
جعفری، عباس، رودها و رودنامۀ ایران، تهران، 1376ش؛
جوینی، عطاملک، تاریخ جهانگشای، به کوشش محمد قزوینی، لیدن، 1334ق/ 1916م؛
دهقان، علی، سرزمین زرتشت، تهران، 1348ش؛
راوندی، محمد، راحةالصدور، به کوشش محمد اقبال، تهران، 1333ش؛
راهنمای شهرستانهای ایران، به کوشش ابراهیم اصلاح عربانی، تهران، 1345ش؛
رشیدالدین فضل‌الله، جامع التواریخ، به کوشش بهمن کریمی، تهران، 1362ش؛
سرشماری عمومی نفوس و مسکن (1365ش)، نتایج تفصیلی، شهرستان ارومیه، مرکز آمار ایران، تهران، 1368ش؛
همان (1375ش)، نتایج تفصیلی، استان آذربایجان غربی، مرکز آمار ایران، تهران، 1376ش؛
فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، 1376ش؛
فرهنگ جغرافیایی ایران (آبادیها)، استان 3 و 4 (آذربایجان)، دایرۀ جغرافیایی ستاد ارتش، تهران، 1330ش؛
کسروی، احمد، تاریخ هیجده سالۀ آذربایجان، تهران، 1357ش؛
همو، شهریاران گمنام، تهران، 1355ش؛
گیرشمن، ایران از آغاز تا اسلام، ترجمۀ محمد معین، تهران، 1336ش؛
مشکور، محمدجواد، جغرافیای تاریخی ایران باستان، تهران، 1371ش؛
همو، نظری به تاریخ آذربایجان و آثار باستانی و جمعیت شناسی آن، تهران، 1349ش؛
مینورسکی، و.، تاریخ تبریز، ترجمۀ عبدالعلی کارنگ، تهران، 1337ش؛
نسوی، محمد، سیرت جلال‌الدین مینکبرنی، به کوشش مجتبى مینوی، تهران، 1344ش؛
نفیسی، سعید، تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران، تهران، 1361ش؛
یاقوت، بلدان؛
نیز:

EI1;
Le Strange, G., The Lands of the Eastern Caliphate, Cambridge, 1966;
PiotrovskiĮ, B. B., Vanskoetsarstvo (Urartu), Moscow, 1959.

عنایت‌الله رضا

نام کتاب : دانشنامه ایران نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 91
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست