آرْمْسْتْرانْگ [ārmstrāng]، اِدْوین هاوارد(1890-1954م/ 1269-1332ش)،مخترع آمریکاییکه بسیاری ازمدارهای رادیویی و الکترونیکی، ازجمله مدارهای بازتولیدکننده و سوپر هِـتِرودین و سیستم پخش رادیویی اف ـ ام را بنیان گذاشت.
آرمسترانگ در نوجوانی با خواندن شرح موفقیتهای گولیلمو مارکونی در ارسال نخستین پیام از طریق بیسیم از آن سوی اقیانوس اطلس به اینگونه اختراعات و ابداعات علمی علاقهمند شد و به جرگۀ کسانی پیوست که در پی اختراع ابزار بهتری برای دریافت و ارسال پیام بودند. ازجمله ابزارهایی که در آن زمان به منظور دریافت بیسیم به کار میرفت، اودیون بود که اطلاع چندانی دربارهاش وجود نداشت و کمتر از آن استفاده میشد. اودیون یا لامپ خلأ سه اِلِمنتی در 1906م توسط لی دِ فارِست، از دانشمندان پیشرو در تکمیل تلگراف بیسیم و تلویزیون اختراع شده بود. آرمسترانگ به اندازهگیریهای بیشماری دست زد تا دریابد که لامپ چگونه کار میکند و در پاییز 1912م، مداری موسوم به مدار باز تولیدکننده یا بازخوردی ساخت که علامتها را هزار چندان تقویت میکرد و آنقدر بلند بود که در سوی دیگر اتاق به گوش میرسید. او ضمناً کشف کرد که مدار لامپ، در بیشترین حدّ تقویت، از گیرنده به نوسانگر یا مولّد امواج بیسیم تبدیل میشود. این مدار در حکم مولّد، هنوز مبنای اصلی هرگونه پخش امواج رادیو ـ تلویزیونی است. حق تقدم آرمسترانگ با مخالفت دِ فارست روبهرو شد و طی یک رشته محاکمات مربوط به حق ثبت اختراع که بیش از 14 سال طول کشید و دوبار به دیوان عالی ارجاع داده شد، سرانجام ــ به سبب آنکه مقامات قضایی ماهیت اختراع آرمسترانگ را درست درنیافتند ــ به نفع دِ فارست رأی صادر شد؛ولی جامعۀ علمی هرگز این حکم را نپذیرفت. مؤسسۀ مهندسان رادیو از پس گرفتن نشان طلایی که به سبب کشف مدار بازخوردی به آرمسترانگ اهدا کرده بود، خودداری کرد. بعدها نشان فرانکلین که بالاترین نشان افتخار علمی بهشمار میآید، به او اعطا شد، و به این ترتیب، اختراع مدار بازتولیدکننده توسط او مجدداً تأیید شد. این اختراع دوران جوانی که طلیعۀ عصر الکترونیک بود، بر زندگی آرمسترانگ آثار عمیقی برجا گذاشت. او در جنگ جهانی اول به آزمایشگاههای نیروی زمینی ایالات متحده در پاریس پیوست و در آنجا مدار سوپر هترودین را اختراع کرد. این ابزار امواج الکترومغناطیسی بسیار ضعیف با بسامد زیاد را دریافت، تبدیل و به شدت تقویت میکند و امروزه 98٪ همۀ گیرندههای رادیویی و تلویزیونی، و نیز رادارها بر این اساس کار میکنند. پس از جنگ، آرمسترانگ به دانشگاه کلمبیا بازگشت و به اتفاق مایکل پیوپین، فیزیکدان و مخترع مشهور دربارۀ مسئلۀ حذف صداهای متفرقۀ رادیویی ناشی از اختلالات طبیعی، به تحقیق پرداخت. آرمسترانگ در1933م،4 اختراع را درزمینۀمدارهای پیشرفته بهثبت رساند و همین اختراعها مسئلۀ یاد شده را حل کرد. او سیستم رادیوییکاملاً جدیدی ــ از فرستنده تا گیرنده ــ بهوجود آورده بود. این سیستم جدید، بهجای تغییر دامنه یا توان امواج رادیویی برای ارسال صدا یا موسیقی، چنانکه قبل از آن در همۀ رادیوها معمول بود، بسامد امواج (شمار امواج در ثانیه) را در باند گستردهای از بسامد تغییر میداد یا مُدوله میکرد. بدین ترتیب، موج حاملی به وجود میآمد که اختلالات ناشی از پدیدههایی که بر دامنه اثر دارند و در طوفان و رعد و برق به وجود میآیند، قادر به ورود بهآن نبودند. درنتیجه،پهنۀ وسیع بسامدهای اف ـ ام، روش واضح و عملی پخش برنامه را برای نخستینبار با کیفیتی خوب ممکن ساخت. چون سیستم جدید مستلزم تغییر بنیادی در ساختار فرستندهها و گیرندهها بود، صنعت رادیو چندان از آن استقبال نکرد. آرمسترانگ خود ناگزیر در 1939م با هزینۀ بیش از 300 هزار دلار نخستین ایستگاه کامل اف ـ ام را بهوجودآورد تا ارزش آن را ثابت کند و سپس به بسط و ترویج آن پرداخت. او طی سالهای جنگ جهانی دوم، در برابر سازمانهای دولتی ناظر بر ارتباطاتکه میخواستند رشد اف ـ ام را متوقف کنند، ایستادگی کرد. پس از رواج یافتن اف ـ ام آرمسترانگ بار دیگر خود را در محاکمۀ دیگری بر سر حقوق ثبت اختراع درگیر یافت. آرمسترانگ در 1954م، پیر و بیمار، در حالی که بیشتر ثروت خود را در جنگ بر سر اف ـ ام از دست داده بود، به زندگی خویش پایان داد. (101)