responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه ایران نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1722

آرخه


نویسنده (ها) :

آخرین بروز رسانی :
شنبه 14 دی 1398
تاریخچه مقاله

آرْخه [ārxe]، اصطلاح یونانیِ قدیم به معنای آغاز، اصل، منشأ و مبدأ. این واژه در قدیم‌ترین کاربرد، دلالت داشته است بر مادۀ نخستینِ بدون صورت (هیولا) که به عقیدۀ فیلسوفان ایونیایی، جهان از آن ساخته شده بود. اما مسائل مربوط به اصل و منشأ پرسشهایی دربارۀ بُن و بنیاد پیش آورد که به طرح سؤالهایی در خصوص مبادی یا اصول منجر شد و این خود به مناقشه‌هایی در زمینۀ معرفت یا علت هستی انجامید. بنابراین، واژۀ آرخه می‌بایست به همۀ این معانی دلالت کند. در سیاست، معانی دیگری همچون روش حکمرانی، حاکمیت، قلمرو یا اقتدار سیاسی از آن اراده می‌شد. در بحثهای فلسفی، معنای آن رفته‌رفته از مادۀ نخستین یا هیولا به اصل یا مبدأ معرفت، اساس هستی، علت حرکت و منشأ عمل تغییر یافت.
آناکسیماندرس آرخه را منحصراً در مقام دلالت به مفهومی به کاربرد که آن را « آپِیْرُن»، یعنی نامحدود یا نامتناهی می‌نامید و ظاهراً مراد او چیزی بود زماناً مقدم بر عالَم؛ یعنی آنچه آغاز ندارد، اصل و سرچشمۀ همه چیز است، مهار همه چیز را به دست دارد، و جاوید و بی‌مرگ و ایزدی است. تصور بر این بود که در آفرینش، دگرگونی دلیل بر دینامیسم یا پویاییِ آرخه، و پایندگی دلیل بر قدرت نگهدارندگی آن است؛ و هر نظم مشهود حضور آن را همه‌جا در کیهان انعکاس می‌دهد.
فیلسوفـان بعدی ــ آنـاکسیمنس، هراکلیتوس، فیثاغوریان، پارمنیدس، اِمپدکلس و آناکساگوراس ــ هر یک نقدهایی بر تصور آناکسیماندرس از آرخه وارد کردند و تغییراتی در آن دادند؛ و افلاطون در کیهان‌شناسی خود یکسره آن را کنار گذاشت.
ولی نکته‌سنجیهای فلاسفه، از آناکسیمنس تا اتمیستها، سبب آگاهی افزون‌تر در اندیشۀ فلسفی از ماهیت و شرطهای موفقیت در نظریه‌پردازی راجع به طبیعت و اصول تبیین و پیش‌فرضهای لازم در هستی‌شناسی و خصلت قواعد حاکم بر افعال آدمی شد. معنای آرخه ظرافت و دقت بیشتری یافت و این نتیجه حاصل آمد که تعبیراتی همچون ماده، علت، مبادی برهانی، اساس هستی، نیروی محرک و سرچشمۀ عمل بهتر افادۀ مقصود می‌کنند.
اما انقلابی که باعث این تغییرات در معنای آرخه شد، منحصراً محصول نبوغ ارسطو بود؛ و حاق و چکیدۀ فلسفۀ او در واقع دلیلهایی است که وی در توضیح آن تغییرات اقامه می‌کند. ارسطو کاربردهای قبلی واژه را پایه قرارداد و جایگاه آرخه را در مقام اصطلاحی فنی و تخصصی به معنای منشأ، علت، مبدأ معرفت و وجود بنیادی استوار ساخت. از آن پس، آرخه در متافیزیک، معرفت‌شناسی، فلسفۀ علم و حتى علوم خاص اهمیت یافت. به موجب آموزۀ ارسطو دربارۀ اصول یا مبادی علمی، بنیاد هر علم و هر معرفتِ علمی بر اقسام محدود و معینی از اصول است. (148)

نام کتاب : دانشنامه ایران نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1722
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست