responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه ایران نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1362

اسماعیل (ع)


نویسنده (ها) :
فرامرز حاج منوچهری
آخرین بروز رسانی :
دوشنبه 11 فروردین 1399
تاریخچه مقاله

اسماعیل (ع) \ esmāˀil\ ، فرزند ابراهیم خلیل (ع)، و پیامبری الٰهی. میان مسلمانان، او به‌عنوان ذبیح شناخته می‌شود و نسب پیامبر اکرم (ص) بدو می‌رسد. نام وی در منابع اسلامی غالباً عجمی، و مرکب از دو واژۀ «اسمع» و «ایل» (به معنای «خدایا بشنو») دانسته شده است و گفته‌اند که ابراهیم (ع) به هنگام درخواست فرزند از خدا، با این کلمه‌ها آغاز سخن می‌کرد (نک‌ : بغوی، 1/ 153). برخی برای این نام، ریشه‌ای کهن یاد کرده، و نظایر آن را در منابع عبری، حبشی و دیگر زبانهای سامی نشان داده‌اند (جفری، 64؛ نیز نک‌ : گزنیوس، 1035؛ برایت، 90).
نام اسماعیل 11 بار در قرآن کریم یاد شده است که موضوعاتی همچون بنای کعبه توسط ابراهیم و اسماعیل (ع) (بقره/ 2/ 127)، نزول وحی به وی و نیز یاد او در کنار دیگر پیامبران الٰهی (بقره/ 2/ 133، 136، 140؛ آل عمران/ 3/ 84؛ نساء/ 4/ 163؛ انعام/ 6/ 86)، تولد او به‌عنوان عطیه‌ای خدایی به ابراهیم (ابراهیم/ 14/ 39) و نیز ذکر صفات نیک وی (انبیاء/ 21/ 85؛ ص/ 38/ 48) ازجملۀ این یادکرده است. در آیۀ 85 از سورۀ انبیاء، اسماعیل در کنار پیامبرانی چون ادریس و ذوالکفل، از صابران دانسته شده است و برخی از مفسران سر نهادن اسماعیل برای ذبح را یکی از نشانه‌های آشکار صبر او دانسته‌اند (مثلاً نک‌ : فخرالدین رازی، 210).
پس از تولد اسماعیل، ساره همسر ابراهیم (ع) که خود فرزندی نداشت، بر هاجر ــ همسر دیگر ابراهیم (ع) که نخست کنیز ساره بود ــ رشک می‌ورزید، ولی او نیز مدتی بعد با بشارت الٰهی در سن پیری فرزندی آورد که او را اسحاق (ه‌ م) نامیدند. در روایات آمده است ابراهیم که اسماعیل را بسیار دوست می‌داشت، یک‌بار که اسحاق را بر دامان خود داشت، با دیدن اسماعیل، او را به جای اسحاق نشاند (نک‌ : مسعودی، اثبات...، 31، که سن اسحاق را در این زمان، 3 سال ذکر می‌کند) و این امر آتش غضب ساره را برانگیخت و او از حضور هاجر و فرزندش نزد ابراهیم (ع) اظهار دلتنگی کرد و شوهر را واداشت تا آنان را از منطقۀ شام دور سازد؛ آنگاه از سوی پروردگار ابراهیم را فرمان آمد تا هاجر و اسماعیل را به مکه بَرَد (نک‌ : ازرقی، 39؛ طبری، تاریخ، 1/ 253-254).
برپایۀ روایات اسلامی، ابراهیم (ع) هاجر و اسماعیل را با خود برد و برای نمودن راه، خداوند جبرئیل را راهنمای آنان قرار داد؛ تا آنکه به سرزمینی بی‌آب و علف رسیدند که همان مکه بود و سپس جبرئیل ابراهیم را آگاهاند که وعده‌گاه خداوندی همان‌جاست.
ابراهیم (ع) همسر و فرزند را آنجا در امان پروردگار بگذاشت و راه بازگشت به شام پیش گرفت. اما چون آذوقۀ آن‌دو به پایان رسید و تشنگی بر کودک چیرگی یافت، هاجر در پی یافتن آبی که عطش فرزند را فرونشانَد، به هر سو دوان گشت و هفت بار، مسیر صفا تا مروه را پیمود و هیچ نیافت. او بار آخر از پیرامون اسماعیل صدایی شنید و از ترس آنکه حیوانی درنده کودک را بدرد، سوی او شتافت، اما با نهایت شادمانی متوجه شد که در زیر پای کودک، آبی جاری است؛ چشمه‌ای که بعدها با نام زمزم شناخته شد (نک‌ : طبری، تاریخ، 1/ 254- 258؛ بیهقی، 48؛ قمی، 60-61؛ مقدسی، 3/ 60-62).
در روایات آمده است که اسماعیل زنی از قبیلۀ جرهم اختیار کرد (نک‌ : بلعمی، 260، که نام او را «لیا» گفته است). ابراهیم که در شام بود، برای ملاقات فرزندش به مکه و منزل اسماعیل رفت، همسر جرهمی با او به احترام رفتار نکرد، از این ‌رو، اسماعیل از او جدا شد و در میان همان جرهمیان همسری دیگر برگزید (نک‌ : ابن‌سعد، 25؛ ابن‌هشام، 5؛ یعقوبی، 27؛ ثعلبی، 100).
از حوادث مهم در داستان زندگی اسماعیل، همدستی او با ابراهیم (ع) در ساختن خانۀ کعبه است. دربارۀ آیات 125 تا 127 از سورۀ بقره، که به برپایی خانۀ خدا و پیراستن آن از پلیدیها به‌دست ابراهیم و اسماعیل (ع) اشاره دارد، روایات اسلامی به تفصیل این داستان پرداخته‌اند. در منابع آمده است که ابراهیم‌ (ع) برای به‌جای آوردن فرمان الٰهی دربارۀ برپایی کعبه به مکه آمد و به همراه اسماعیل دست به کار بنای کعبه شد (طبری، همان، 1/ 259-260؛ بخاری، 116، 117؛ ازرقی، 32؛ بلاذری، 8).
در بیشتر روایات اسلامی، برخلاف دیگر اهل کتاب، اسماعیل بـه‌عنوان ذبیح معرفـی شده است و اقلیتی از روایات اسلامی بـر ذبیح بودن اسحاق اشاره کرده‌اند (نک‌ : طبری، تفسیر، 55؛ مسعودی، مروج...، 58؛ کلینی، 205-206). در تفصیل روایی داستان ذبح، چنین یاد شده است که پس از بنای کعبه، ابراهیم (ع) پس از دریافت فرمان الٰهی به ذبح در رؤیا، آن را با فرزند مطرح می‌سازد و او نیز به امر الٰهی گردن می‌نهد (یعقوبی، 264-267؛ طبرسی، 8/ 710-711). هنگامی که ابراهیم کارد را بر گلوی اسماعیل نهاد، آوای غیبی او را از ادامۀ کار بازداشت. فرمان آمد که خداوند در مقابل صبر و صدق ایشان، گوسفندی را فدیه نهاده است و ابراهیم را مأمور ساخت تا گوسفند را به جای اسماعیل قربانی کند (طبری، تاریخ، 1/ 274-275؛ طبرسی، همان‌جا).
گفتنی است که آداب ذبح در مناسک حج، به مفهوم قربانی کردن عزیزترین تعلقات دنیوی، سنتی برگرفته از همین پیشینه دانسته شده است. همچنین بنا بر روایتی، لباس اسماعیل به هنگام ذبح، پوششی سفید بوده است که تلویحاً اشاره به لباس احرام در مراسم حج دارد (نک‌ : احمد بن حنبل، 1/ 297). داستان ذبح اسماعیل (ع) از آن جهت که وی جان خود را در راه خدا بر کف اخلاص نهاده بود، در ادب فارسی از مضامین الهام‌بخش بوده است و پرداختن به این بخش از داستان زندگی اسماعیل، در شعر شاعرانی چون معزی (ص 77)، ناصرخسرو (ص 186، 362)، سنایی (ص 29، 795) و مولوی (ص16) دیده می‌شود.
منابع روایی، عمر اسماعیل را 130 سال و حتى بیشتر نوشته‌اند و آورده‌اند که پس از مرگ، پیکر او در ناحیۀ حِجر در کنار مدفن مادرش هاجر به خاک سپرده شد (نک‌ : ابن‌هشام، 6؛ یعقوبی، 222؛ مسعودی، اخبار...، 104؛ مقدسی، 3/ 61). اسماعیل پیش از مرگ وصیت کرد تا دخترش با عیصو (عیص)، فرزند اسحاق، ازدواج کند و نیز نبوت را به برادرش اسحاق سپرد (مسعودی، اثبات، 35؛ ثعلبی، همان‌جا). اسماعیل که در طی سالها عهده‌دار امور خانۀ کعبه بود، ولایت کعبه را به فرزندش نابت سپرد (ابن‌اثیر، 42). در روایات، از پسران دوازده‌گانۀ اسماعیل قیدار، مدین و ادبیل نامبردارترند. مدین به سرزمینی در شمال، که به نام خود او، مدین خوانده شد، کوچید و از فرزندان او شعیب به پیامبری برگزیده شد (نک‌ : دینوری، 9؛ ثعلبی، همان‌جا؛ قس: پیدایش، 25: 13-15).
در منابع عربی ـ اسلامی نکته‌ای که سرنوشت اسماعیل را با سرنوشت مردم عرب پیوند زده است، همراه شدن با قبیلۀ جرهم از اعراب بائده و «مستعرب» شدن اوست که شخصیت اسماعیل را به‌عنوان یک «مهاجرِ عربی‌شده» مطرح می‌سازد. مطابق روایات، با گذشت چندگاهی از مهاجرت اسماعیل به مکه، از برکت وجود چشمۀ زمزم، آن منطقۀ خشک قابل زیست شد و جرهمیان که در مسیر کوچ خود، از آن حوالی می‌گذشتند، یا به روایتی در آن روزگار در نزدیکی مکه سکنا داشتند، پس از آگاهی یافتن بر وجود آب، با کسب اجازه در آن مکان اقامت گزیدند (نک‌ : طبری، تاریخ، 1/ 258؛ ابن‌قتیبه، 34؛ قمی، 61؛ طبرسی، 383؛ مقدسی، 3/ 60).
در روایات چنین آمده است که اسماعیل در جوار جرهمیان، زبان عربی را بیاموخت (بخاری، 115؛ بیهقی، 49) و حتى آنگاه که به هنگام بنای کعبه با پدر خود سخن می‌گفت، ابراهیم به زبان خویش خطاب می‌کرد و اسماعیل به عربی پاسخ می‌داد و تفاهم حاصل می‌شد (ثعلبی، 88؛ ابوالفتوح، 330؛ قس: مسعودی، اثبات، 32). عرب‌زبانیِ اسماعیل در روایات به اندازه‌ای مورد توجه بوده، که گاه، او نخستین کسی دانسته شده، که به زبان عربی تکلم نموده است (ابن‌سعد، 24؛ جاحظ، 144-145؛ مسعودی، التنبیه، بلاذری، 6؛ قس: ابن‌ندیم، 8). در برخی روایات حتى نخستین کتابت عربی را نیز به او نسبت داده‌اند (ابن‌فارس، 10؛ ابن‌عبدربه، 4/ 157). در منابع یاد‌شده، همچنین اسماعیل به‌عنوان یکی از اجداد اصلی عرب به شمار آمده است و نسب عدنان، نیای بخش وسیعی از قبایل عرب، بدو باز می‌گردد؛ در حالی که اقلیتی از منابع کهن نسب‌شناسی، نسب همۀ قبایل، حتى اعراب قحطانی را بدو رسانید‌ه‌اند و اسماعیل را ابوالعرب خوانده‌اند (مثلاً نک‌ : ابن‌هشام، 8؛ مسعودی، اثبات، 34؛ مقدسی، 4/ 105).
بر پایۀ روایتی چند، اسماعیل در کنار هود، صالح، شعیب و رسول اکرم (ص) یکی از 5 پیامبر عرب معرفی شده ( الاختصاص، 264-265؛ ابن‌قتیبه، 56؛ نیز نک‌ : ابن‌عبدربه، 3/ 405)، و رسول اکرم(ص) به‌عنوان فرد برگزیده از ذریۀ او شناخته شده است (نک‌ : ابن‌هشام، 1/ 4؛ ابن‌سعد، 1(1)/ 2؛ احمد بن حنبل، 4/ 107؛ ترمذی، 5/ 583؛ طبری، تاریخ، 7/ 165؛ برای نسب متصل آن حضرت، نک‌ : ابن‌عبدربه، 5/ 89؛ ابن‌عنبه، 59). گفتنی است افزون بر تألیف آثاری مستقل دربارۀ نسب فرزندان اسماعیل (مثلاً نک‌ : ابن‌ندیم، 113، ذکر اثری از ابوالبختری)، برخی کسان در آثار خود در حین پرداختن به انساب عرب، بخشی را به اولاد اسماعیل اختصاص داده‌اند (ابوالفدا، 1/ 131-132؛ نیز نیکلسن، 64؛ گلدتسیهر، I/ 96).

مآخذ

ابن‌اثیر، الکامل، ج2؛
ابن‌سعد، محمد، کتاب الطبقات الکبیر، به‌کوشش ادوارد زاخاو (ض: سخو) و دیگران، لیدن، 1904-1918م، ج1 (1)؛
ابن‌عبدربه، احمد، العقد الفرید، به‌کوشش احمد امین و دیگران، بیروت، 1402ق/ 1982م؛
ابن‌عنبه، احمد، الفصول الفخریة، به‌کوشش جلال‌الدین محدث ارموی، تهران، 1363ش؛
ابن‌فارس، احمد، الصاحبی، به‌کوشش احمد صقر، مطبعة عیسى البابی، قاهره، بی‌تا؛
ابن‌قتیبه، عبدالله، المعارف، به‌کوشش ثروت عکاشه، قاهره،1380ق/ 1960م؛
ابن‌ندیم، الفهرست؛
ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، به‌کوشش مصطفى سقا و دیگران، قاهره، 1355ق/ 1936م، ج1؛
ابوالفتوح رازی، حسین، تفسیر، به‌کوشش ابوالحسن شعرانی، تهران، 1382-1387ق، ج1؛
ابوالفدا، اسماعیل، المختصر فی اخبار البشر، دارالبحار، بیروت، 1375-1381ق/ 1956- 1961م، ج1؛
احمد بن حنبل، مسند، قاهره، 1313ق/ 1895م؛
الاختصاص، منسوب به شیخ مفید، به‌کوشش علی‌اکبر غفاری، جماعة المدرسین، قم، بی‌تا؛
ازرقی، محمد بن عبدالله، اخبار مکة، به‌کوشش رشدی صالح ملحس، بیروت، 1403ق/ 1983م، ج2؛
بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح ( الجامع الصحیح)، استانبول، 1315ق، ج4؛
بغوی، حسین بن مسعود، معالم التنزیل، بیروت، 1405ق/ 1985م، ج1؛
بلاذری، احمد بن یحیى، انساب الاشراف، به‌کوشش محمد حمیدالله، بیروت، 1959م، ج1؛
بلعمی، تاریخ؛
بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة، به‌کوشش عبدالمعطی قلعجی، بیروت، 1405ق/ 1985م، ج1؛
ترمذی، محمد بن عیسى، سنن الترمذی، به‌کوشش ابراهیم عطوة عوض، بیروت، 1357ق/ 1938م، ج5؛
ثعلبی، احمد بن محمد، عرایس المجالس (قصص الانبیاء)، دارالکتب العلمیة، بیروت، 1401ق/ 1981م؛
جاحظ، عمرو بن بحر، البیان و التبیین، دارالکتب العلمیة، بیروت، بی‌تا، ج3؛
دینوری، احمد بن داود، الاخبار الطوال، به‌کوشش عبدالمنعم عامر، بغداد، 1379ق/ 1959م؛
سنایی، دیوان، به‌کوشش محمدتقی مدرس رضوی، تهران، 1341ش؛
طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، به‌کوشش هاشم رسولی محلاتی و فضل‌الله یزدی طباطبایی، بیروت، 1408ق/ 1988م؛
طبری، تاریخ؛
همو، تفسیر، ج23؛
فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، مطبعة البهیة، قاهره، بی‌تا، ج22؛
قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر، به‌کوشش طیب موسوی جزائری، قم، 1404ق، ج1؛
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، به‌کوشش علی‌اکبر غفاری، تهران، 1389ق، ج4؛
مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیة، کتابخانۀ حیدریه، نجف، بی‌تا؛
همو، اخبار الزمان، دارالاندلس، بیروت، 1386ق/ 1966م؛
همو، التنبیه و الاشراف، به‌کوشش عبدالله اسماعیل صاوی، قاهره، 1357ق/ 1938م؛
همو، مروج الذهب، به‌کوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، 1385ق/ 1965م، ج1؛
معزی، محمد بن عبدالملک، دیوان، به‌کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، 1318ش؛
مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، به‌کوشش کلمان اَمبو اوار (ض: هوار)، پاریس، 1899-1919م؛
مولوی، مثنوی، به‌کوشش نیکلسن، تهران، 1363ش، ج1؛
ناصرخسرو، دیوان، به‌کوشش نصرالله تقوی، تهران، 1339ش؛
یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ، بیروت، 1379ق/ 1960م، ج1؛
نیز:

Bright, J., A History of Israel, London, 1967;
Gesenius, W., A Hebrew and English Lexicon of the Old Testament, Boston/ New York, 1906;
Goldziher, I., Muslim Studies, London, 1967, vol. I;
Jeffery, A., The Foreign Vocabulary of the Qurʾān, Baroda, 1938;
Nicholson, R. A., A Literary History of the Arabs, Cambridge, 1966.

فرامرز حاج‌منوچهری (دبا)

نام کتاب : دانشنامه ایران نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1362
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست