responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 11  صفحه : 39

جعفر بن احمد بن عبدالسلام یمانی


نویسنده (ها) :
سمیه ربیعی
آخرین بروز رسانی :
دوشنبه 6 آبان 1398
تاریخچه مقاله

جَعْفَرِ بْنِ اَحْمَدِ بْنِ عَبْدُالسَّلامِ یَمانی، از متکلمان و محدثان زیدی یمن در قرن 6 ق / 12م، مشهور به قاضی جعفر و ملقب به شمس‌الدین. جعفر در اواخر قرن 5 ق زاده شد (عزی، 20). پدرش در زمان حکومت صلیحیان، قاضی‌ اسماعیلی مذهب بود و سپس به خدمت حاتم بن احمد یامی، فرمانروای صنعا، درآمد (زید، 130).
نخستین گزارشی که از زندگی او در دست داریم، مربوط به 535 ق / 1141م است. در این سال در دعوت‌نامه‌ای که برای احمد بن سلیمان، امام زیدی (500-566 ق)، برای آمدن از صعده به صنعا فرستاده شد، جعفر مدیحه‌ای برای وی سرود (ثقفی، 67-68؛ زید، 131-132). اشعار دیگری نیز از او در دست است، هر چند این سروده‌ها نمی‌تواند نشانگر شخصیت علمی و فرهنگی جعفر باشد، زیرا پس از آن در او علاقه و اهتمامی به شعر نمی‌بینیم (همو، 131). تاریخ گرویدن جعفر از مذهب اسماعیلیه به زیدیه نامعلوم است؛ تنها می‌دانیم که در جوانی، هم‌زمان با حکومت حاتم بن احمد یامی، به مُطَرِّفیّه (شاخه‌ای از زیدیه) ــ که در آن زمان در صنعا و حوالی آن بیشتر زیدیه به‌جز فرقۀ حسینیه بر آن مذهب بودند ــ گروید (همانجا).
امام احمد بن سلیمان در 545 ق وارد صنعا شد و امور آنجا را به‌دست گرفت. وی جعفر را به عنوان قاضی و خطیب منصوب کرد (همو، 132). ظاهراً لقب قاضی نیز از همین زمان به او داده شد، و به این ترتیب بود که رابطه‌ای محکم میان این دو پدید آمد و این آغاز فعالیت تاریخی قاضی جعفر و فتح بابی برای تغییر اعتقادات او از مطرفیه به مخترعه بود (همانجا).
البته تغییر مذهب قاضی جعفر را از مطرفیه به مخترعه باید تحت تأثیر عالم زیدی مذهب خراسان، فخرالدین ابوالحسین زید‌ بن حسن بروقنی بیهقی دانست. بروقنی به دعوت علی بن عیسى حسنی مشهور به ابن وهّاس (د 556 ق / 1161م)، که در مکه مقیم بود، از خراسان به یمن رفت تا زیدیۀ مخترعه را در مقابل مطرفیه یاری کند. وی در 541 ق / 1146م به صعده رسید و در مسجد الهادی به تدریس پرداخت. تحت تأثیر او قاضی جعفر و برخی از متکلمان مطرفیه از مذهب کلامی خود دست کشیدند (اکوع، 2 / 955؛ ثقفی، 135؛ زید، 132؛ عزی، همانجا).
پس از چندی بروقنی تصمیم به بازگشت گرفت. قاضی جعفر در این سفر او را همراهی کرد؛ اما بروقنی در تهامه درگذشت و قاضی جعفر به تنهایی به سفر خود ادامه داد (ابراهیم بن قاسم، 1 / 274؛ اکوع، 2 / 956). دربارۀ تاریخ سفر قاضی جعفر همراه بروقنی در منابع اختلاف است. آورده‌اند که بروقنی پس از دو سال و نیم اقامت در صنعا آنجا را ترک کرد. اگر چنین باشد، تاریخ سفر او می‌بایست 543 یا 544 ق باشد (ابراهیم بن قاسم، 1 / 477؛ عزی، همانجا)؛ اما با توجه به تاریخ وفات فخرالدین بروقنی در 551 ق و نیز انتصاب جعفر به منصب قضا در 545 ق بایستی این سفر در زمانی متأخرتر اتفاق افتاده باشد (نک‍ : زید، 133- 134).
گویا احمد بن سلیمان مالی در اختیار جعفر گذارده بود تا آنچه می‌تواند از کتابهای اهل بیت با خود به یمن بیاورد (عزی، 21). مسیر سفر قاضی جعفر را دقیقاً نمی‌توان مشخص کرد، تنها از طریق اسامی کسانی که از آنها درس گرفته است، می‌توان حدس زد که به مکه، کوفه، ری و چه بسا دیلم رفته باشد (زید، 134). او در توقفی که در مکه داشت، از ابن وهاس اجازۀ روایت آثاری از زیدیه را گرفت (عزی، همانجا؛ ابن ابی الرجال، 380) و در ری نیز در 552 ق / 1157م از احمد بن ابی الحسن کنی اجازۀ روایت گرفت و به فراگیری کتب ائمۀ زیدیه از جمله الزیادات المؤید باللٰه نزد او پرداخت (همانجاها؛ ابراهیم بن قاسم، 1 / 274)؛ سپس در حالی که بسیاری از کتابهای فقه و اصول و حدیث زیدیه را به همراه داشت، در 554 ق به یمن بازگشت (اکوع، 2 / 956) و همچون گذشته به خدمت احمد بن سلیمان درآمد (شامی، 1 / 552؛ اکوع، همانجا). قاضی جعفر در سناع، روستایی در نزدیکی صنعا، و از مراکز فعالیت علمی مطرفیه، مدرسه‌ای بنا کرد و در آنجا به تدریس مذهب خود پرداخت (عزی، همانجا؛ زید، 137)؛ اما بزرگان و مشایخ مطرفیه، که می‌دیدند با فعالیتهای قاضی جعفر مردم از آنها روی بر می‌تابند، به مخالفت با او برخاستند (عزی، 22). قاضی‌جعفر آنها را به مناظره خواند، که نپذیرفتند و همچنان به آزار او پرداختند تا اینکه با حمایت احمد بن سلیمان از قاضی جعفر و مذهب مخترعه، خصومت پایان یافت (همانجا؛ ابن‌ابی الرجال، 378-379؛ ثقفی، 281-282).
پس از آن، قاضی جعفر برای نشر آراء معتزله به جنوب یمن سفر کرد (جعدی، 180)، اما در آنجا نیز یحیی بن ابی الخیر عمرانی (د 558 ق) با او به مخالفت برخاست. عمرانی از مروّجان مذهب حنبلی در یمن بود (ابن ابی الرجال، 380). قاضی‌جعفر برای مناظره به شهر اِبّ، محل اقامت عمرانی رفت (همو، نیز جعدی، همانجاها). اخبار و روایات این مناظره یکسان نیست؛ به قولی قاضی جعفر نه با عمرانی، که با شاگردش سیف‌السنه احمد بن محمد بُریَهی (قس: همانجاها) مناظره کرد و سپس او شرح این رویارویی را برای عمرانی گزارش کرد (اکوع، 2 / 956- 957). آن‌گاه نامه‌هایی میان عمرانی و قاضی جعفر رد و بدل شد و رساله‌هایی به نگارش درآمد.
عمرانی در مقدمۀ کتاب الانتصار، ضمن بیان عقیدۀ قاضی جعفر مبنی بر خلق قرآن و نیز اختیار بندگان در خلق افعال خود، می‌نویسد که برای رد این عقاید کوشیده است تا اخبار رسیده از رسول(ص) در برحذر داشتن مردم از قدریه را در رساله‌ای بیاورد. قاضی جعفر نیز پس از رؤیت این رساله، الدامغ للباطل من مذهب الحنابل را نوشت. عمرانی نیز الانتصار فی الرد علی المعتزلة القدریة الاشرار را در رد پاسخ قاضی جعفر نوشت (جعدی، همانجا، حاشیۀ 2؛ شامی، 1 / 554-556؛ قس: ابن ابی الرجال، 378؛ اکوع، همانجا). اما اینکه چه کسی در این مناظره پیروز شد، معلوم نیست، چون هر کسی برندۀ مناظره را به نفع عقاید خود گزارش کرده است (شامی، 1 / 555).
به عقاید قاضی جعفر می‌توان از مذهبی که اختیار کرده بود، پی برد: به دنبال مناظره‌ای که در باب وجود اَعراض صورت گرفت، زیدیه به دو شاخۀ مطرفیه و مخترعه تقسیم شد. مخترعه معتقد بودند که خداوند اعراض را در اجسام ایجاد می‌کند، برخلاف نظر مطرفیه که معتقد بودند اجسام طبیعتی متفاوت دارند و هر یک بر طبع خود عمل می‌کنند. مخترعه در این نظر بر رأی معتزلۀ بصری بودند (انصاری، 114).
نیز مخترعه به نص خفی در امامت علی(ع) معتقد بودند و بر همین اساس تقدیم خلفای راشدین بر علی(ع) را از سوی صحابه یا خود خلفا ناشی از اشتباه اجتهاد تلقی می‌کردند (همانجا).
در آراء مخترعه مشابهتهایی با اشاعره نیز به چشم می‌خورد، از جمله: مطرفیه در باب طبایع اجسام بر این باور بودند که تأثیر عناصر چهارگانه در توالد و یا استحاله تأثیری حقیقی است و تأثیر خداوند بر این روند تأثیری مجازی است، اما مخترعه خداوند را مؤثر حقیقی در عالم می‌دانستند (همو، 115).
مورخان زیدیه اهل یمن را رهین منّت دو کس دانسته‌اند: یکی امام الهادی الی الحق، یحیی بن حسین، که آنها را از باطنی‌گری و جبر و تشبیه رهانید و دیگری قاضی جعفر که از مذهب «تطریف» نجاتشان داد (ابن ابی الرجال، همانجا؛ ثقفی، 23). قاضی جعفر انتشار آراء امامان طبرستان و مکتب معتزلۀ جبایی را رسالت جدید خود می‌دانست (زید، 139). همچنین هنگامی که مصنفات معتزله در عراق در سده‌های 5 و 6 ق در شرف نابودی قرار گـرفته بود، قاضی جعفر با سفر به عراق بسیاری از کتب معتزله و مراجـع مهم اصول و فروع و علوم قرآنـی را با خود به یمـن آورد. شاگـردش، عبدالله بن حمزه، نیزگروهـی را روانـۀ عراق کـرد تا مؤلفات معتزله را استنساخ کنند (شامـی، 1 / 552).
نقش قاضی جعفر به عنوان یک متکلم از خلال کتابها و نقش سیاسی او با شناخت شاگردان برجسته‌اش مشخص می‌شود (زید، 140). در مدرسۀ قاضی جعفر دهها شاگرد پرورش یافتند که هر کدام یا از دانشوران یمن بودند و تألیفاتی در علم کلام و فقه و حدیث و عقاید زیدیه دارند و یا در تاریخ فرهنگی و سیاسی یمن جایگاهی دارند. حتى برخی از مخالفان قاضی جعفر نیز از جملۀ متأثران از او و تألیفاتش بودند (شامی، 1 / 558). از جملۀ شاگردان او می‌توان حمزة بن سلیمان، پدر المنصور باللٰه عبدالله بن حمزه، را نام برد که بعدها ادعای امامت کرد و به تکفیر مطرفیه پرداخت. ابراهیم بن محمد بن حسین، عبدالله بن حسین، امیر یحیی بن احمد قطابری و امیرمحمد بن احمد قطابری، از برجسته‌ترین زعمای آل هادی در قبایل صعده، محیی‌الدین بن احمد قرشی، حسن بن محمد رصاص و بسیاری دیگر از علمای صنعا نیز از شاگردان وی بودند (ثقفی، 22؛ ابن ابی الرجال، 382؛ شامی، 1 / 558-559؛ نیز نک‍‌ : ابراهیم بن قاسم، 1 / 276، 333، 417، 424).
سرانجام قاضی جعفر، پس از کوششهای بسیار در گسترش مذهب «اختراع»، در حالی‌که همچنان در سناع تدریس می‌کرد، در همان‌جا و در 573 ق درگذشت (ثقفی، 25).
آثار قاضی جعفر نقش چشمگیر او را در تاریخ زیدیه به‌خوبی مشخص می‌کند. بیشتر نوشته‌های او عموماً در علم کلام و خصوصاً در رد فرقه‌ها ست و از برخی از آنها این‌گونه برمی‌آید که این آثار در طول نزاع او با مطرفیه، یعنی از 554 ق تا درگذشت وی نوشته شده‌اند و از نظر تاریخ فکری و سیاسی یمن بسیار حائز اهمیت‌اند (زید، 143).

آثار چاپی


1. الاربعون الحدیث العلویة (یا الاربعون الحدیث الجعفریة) و شرحها، مشتمل بر 40 حدیث منسوب به علی بن ابی طالب(ع) است که قاضی جعفر آنها را به همراه سندهایشان گرد آورده است (عمری، 148-149؛ وجیه، اعلام ... ، 279). در پایان کتاب قاضی جعفر بخشی را با عنوان «فصل فی معرض الواعظ و الخطابة من کلام القاضی شمس‌الدین جعفر» به آن افزوده است، که در آن بعضی از موعظه‌ها و خطبه‌های خود را آورده است (عمری، همانجا). عبدالفتاح کُبْسی این کتاب را با عنوان الاربعون العلویة و شرحها، در عمان (1423ق / 2002م) به چاپ رسانده است.
2. تیسیر المطالب الى امالى ابی طالب، روایت قاضی جعفر است از کتاب تیسیر المطالب الناطق بالحق، از یحیی بن حسین هارونی (حبشی، فهرس ... ، 78، 250-251). این کتاب به کوشش عبدالله بن خمود عزی، در 1422ق / 2002م، در عمان به چاپ رسیده است.
3. خلاصة الفوائد، در اصول دین، که به کوشش اسماعیل بن محمد وزیر چاپ شده است (همو، مصادر ... ، 97؛ احمد بن حسین، 70؛ وجیه، اعلام، همانجا؛ رقیحی، 2 / 605).
4. شرح قصیدة صاحب بن عباد، در اصول دین و در بیان عقائد معتزله، که به کوشش محمدحسین آل یاسین در بغداد (1394ق) به چاپ رسیده است (وجیه، همانجا).
5. شرح نکت العبادات و حمل الزیادات، به کوشش مرتضى ابن زید مَحَطْوَری حسنی، که با عنوان الروضة البهیة فی المسائل المرضیة ( شرح نکت العبادات) منتشر شده است (برای آگاهی از نسخه‌های خطی آن، نک‍ : رقیحی، 3 / 1093-1094؛ عمری، 149-150؛ وجیه، مصادر ... ، 1 / 351-352، 2 / 264، 346). عمری نیز از کتابی با عنوان حاشیة على کتاب النکت و الجمل نام برده است که گمان می‌رود همان شرح نکت العبادات باشد. این حاشیه متن النکت را در بر ندارد، ولی ترتیب مطالب فقهی در آن مانند النکت است. از آن دو نسخه (شم‍ D350 و D232) در آمبروزیانا و نسخه‌ای دیگر به شمارۀ 133ق در مکتبة الجامع الکبیر و نسخۀ عکسی آن به شمارۀ 446 در دارالکتب المصریه موجود است.
6. مقاود الانصاف فی مسائل الخلاف، در رد مطرفیه. ظاهراً این اثر به چاپ رسیده است، اما از سال و جای چاپ آن اطلاعی در دست نیست (عمری، 148؛ وجیه، اعلام، 282؛ یحیی بن حسین، 24).
7. نکت العبادات و جمل الزیادات در فقه، این کتاب در 1418ق / 1998م به کوشش اسعد بن ابراهیم بن محمد وزیر، در صنعا چاپ شده است (GAL, S, I / 700 ؛ ریو، 254، شم‍ 423 ؛ حبشی، فهرس، 57، 394).
دیگر آثار قاضی جعفر که بخش عمدۀ مؤلفات او ست یا به صورت نسخه‌های خطی موجود است یا باقی نمانده است، اما در منابع آنها را فهرست کرده‌اند (برای این دسته آثار، نک‍‌ : همو، مصادر، 97- 98، فهرس، 43؛ وجیه، اعلام، 251، 279-282، همو، مصادر، 1 / 409، 443، 2 / 392؛ اکوع، 2 / 957-958؛ زید، 141-143؛ عمری، نیز احمد بن حسین، همانجاها؛ سید، 1 / 5؛ رقیحی، 2 / 515، 544؛ یحیی بن حسین، GAL, S, I / 100؛ آمبروزیانا، II / 154, 168, 406). اینک برخی از این آثار: الاصدار و الایراد و التنبیه على مسالک الرشاد (حبشی، مصادر، 98؛ وجیه، اعلام، 281). اکوع (2 / 958) الاصدار و الایراد و التنبیه على مسائل الرشاد را دو کتاب جداگانه دانسته است. ایضاح المنهاج فی فوائد المعراج (حبشی، همان، 97؛ اکوع، همانجا؛ رقیحی، 2 / 544؛ وجیه، همان، 280). التابعة بالادلة القاطعة، در اصول دین و حاوی 30 مسئله از مسائل اعتقادی (اکوع، همانجا؛ وجیه، مصادر، 2 / 392؛ حبشی، فهرس، همانجا). تقویم المسائل و تعلیم الجاهل فی الرد علی المطرفیة (همو، مصادر، نیز اکوع، همانجاها؛ وجیه، اعلام، 281). الدامغ للباطل من مذهب الحنابل، که عمرانی از آن در کتاب الانتصار خود یاد کرده است (حبشی، همان، 98؛ اکوع، همانجا؛ وجیه، همان، 280). شرح الاربعین الحدیث العلویة (همو، مصادر، 2 / 92). شهادة الاجماع فی عقاید الزیدیة (حبشی، همان، 97؛ اکوع، همانجا). الصراط المستقیم فی تمییز الصحیح من السقیم، که در آن امامیۀ اثنا عشری را رد کرده است (احمد بن حسین، نیز وجیه، اعلام، همانجاها؛ زید، 143). العشر المسائل، در فقه که وجیه در مصادر (1 / 409) موضوع این کتاب را اجماع و نظریات مختلف دربارۀ نماز بیان می‌کند، و در جایی دیگر (همان، 1 / 443، اعلام، 279) از کتاب دیگری با عنوان مسائل الاجماع فی الصلاة، در فقه نام می‌برد که با توجه به موضوع واحد این دو کتاب، گمان می‌رود هر دو یکی باشند. الکاشف للبصائر عن جهالات الاشاعر (اکوع، همانجا؛ وجیه، همان، 282). المسائل العشر التی فیها الخلاف بین الشیعة و ما شاع بینهما لاجلها من المباعدة و القطیعة. قاضی جعفر در این اثر، برخلاف آنچه از عنوان آن برمی‌آید، توان خود را بر رد مطرفیه متمرکز کرده است (حبشی، همانجا؛ وجیه، همان، 280؛ اکوع، نیز احمد بن حسین، همانجاها؛ زید، 141).
افزون بر این کتابها، قاضی جعفر برخی از نوشته‌های خود را نیز در قالب رساله‌ها آورده است که مطالب برخی از آنها گاه به 10 صفحه نمی‌رسد (حبشی، همان، 97-98؛ اکوع، 2 / 958؛ وجیه، همان، 281-282؛ یحیی بن حسین، 23-24؛ احمد بن حسین، همانجا؛ زید، 141-143).

مآخذ

ابراهیم بن قاسم، طبقات الزیدیة الکبرى، به کوشش عبدالسلام عباس وجیه، عمان، 1421ق / 2001م؛
ابن ابی الرجال، احمد، مطلع البدور، قاهره، 1931م؛
احمد بن حسین هارونی، الامالی الصغرى، به کوشش عبدالسلام عباس وجیه، صعده، دارالتراث الاسلامی؛
اکوع، اسماعیل، هجرالعلم و معاقله فی الیمن، بیروت، 1416ق / 1995م؛
انصاری قمی، حسن، «یادداشتی دربارۀ مطرفیه و ردیۀ قاضی جعفر بن عبدالسلام»، کتاب ماه دین، تهران، 1380ش، س 5، شم‍ 1 و 2؛
ثقفی، سلیمان، سیرة الامام احمد بن سلیمان، به کوشش عبدالغنی محمد عبدالعاطی، صنعا، 2002 م؛
جعدی، عمر، طبقات فقهاء الیمن، به کوشش فؤاد سید، بیروت، 1401ق / 1981م؛
حبشی، عبدالله محمد، فهرس مخطوطات بعض المکتبات الخاصة فی الیمن، صنعا، مؤسسة الفرقان للتراث الاسلامی؛
همو، مصادر الفکر العربی الاسلامی فی الیمن، صنعا، مرکز الدراسات الیمنیه؛
رقیحی، احمد عبدالرزاق و دیگران، فهرست مخطوطات مکتبة الجامع الکبیر صنعاء، صنعا، 1404ق / 1984م؛
زید، علی محمد، تیارات معتزلة الیمن فی القرن السادس الهجری، صنعا، المرکز الفرنسی للدراسات الیمنیه؛
سید، خطی؛
شامی، احمد، تاریخ الیمن الفکری فی‌ العصر العباسی، بیروت، 1407ق / 1987م؛
عزی، عبدالله (نک‍ : هم‍ ، یحیی بن حسین)؛
عمری، حسین عبدالله، مصادر التراث الیمنی فی المتحف البریطانی، دمشق، 1400ق / 1980م؛
وجیه، عبدالسلام، اعلام المؤلفین الزیدیة، عمان، 1420ق / 1999م؛
همو، مصادر التراث فی المکاتب الخاصة فی الیمن، صنعا، 1422ق / 2002م؛
یحیی بن حسین، تیسیر المطالب فی امالی ابی طالب، به کوشش عبدالله بن حمود عزی، عمان، 1422ق / 2002م؛
نیز:

Ambrosiana ;
GAL, S;
Rieu, Ch., Supplement to the Catalogue of the Arabic Manuscripts in the British Museum, London, 1894.

سمیه ربیعی

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 11  صفحه : 39
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست