نویسنده (ها) :
ناصر گذشته
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله
باهِلی، ابوعمر سعید بن محمد (د 300ق/ 913م)، از متکلمان معتزلی مکتب بصره. برخی نام و نسب او را بن محمد عمر بن سعید نیز آوردهاند (ابن ندیم، 219، حاشیه؛ ابن حجر، 5/ 320؛ داوودی، 2/ 219). دانستههای ما از سرگذشت او به روایتهای انگشتشماری محدود میشود که امکان نوشتن یک زندگینامۀ قانعکننده را فراهم نمیکند؛ اما از خلال همین روایتها میتوان جسته و گریخته چند نکته از زندگی او را باز گفت. باهلی در بصره ــ یکی از دو پایگاه اصلی معتزله ــ زاده شد و همانجا بالید (ابنندیم، همانجا). از استادان او تنها ابوعلی جبایی (د 303ق) را میشناسیم، و البته روابط آن دو صرفاً به پیوند شاگردی و استادی محدود نمیشد، بلکه باهلی تا پایان عمر همواره، جز فترتی کوتاه، انیس و جلیس بوعلی بود، چندان که جبایی عمدۀ آراء خود را بر باهلی املا میکرد و او مینوشت (نک: ابن مرتضیٰ، 97). از روایات چنین برمیآید که باهلی شغلی در سپاه داشته است و در اواخر عمر هم مأمور اصلاحِ مشکلاتی شد که در میان نظامیان بغداد پدید آمده بود؛ پس به آن سامان رفت و یک چند آنجا ماند و در همانجا درگذشت (قاضی عبدالجبار، 289، 310؛ ابنمرتضی، همانجا؛ قس: ابن ندیم، همانجا، که او را قاضی نیز خوانده است). در طبقهبندی تصنعی معتزله، باهلی را در طبقۀ نهم جای دادهاند (نک: قاضی عبدالجبار، 310؛ ابن مرتضی، همانجا). به گفتۀ قاضی عبدالجبار، باهلی در علم کلام، دانش اخبار، مواعظ، اشعار و تاریخ پیشگام بود و عمدۀ همت خود را به تبلیغ عقاید اعتزالی و موعظۀ مردم صرف میکرد (همانجا). مواعظ او به دلیل استفادۀ فراوان از آیات، روایات، حکایات، لغت و شعر بسیار جذاب و دلپذیر بود و حتیٰ گاه ابوعلی جبایی را نیز منقلب میگردانید (نک: ابن ندیم، همانجا؛ قاضی عبدالجبار، 310-311). روایت دیگری نشان میدهد که باهلی در دورانِ کوتاه مدت خلافت مهتدی بالله (255-256ق) از یاران و نزدیکان وی بوده است، این روایت چنین بیانگر عمق دشمنی باهلی با مشبّهه است (نک: همو، 311؛ ابنمرتضیٰ، 126-127). او با جبرگرایان نیز سخت سرستیز داشت و حتیٰ از دایی خود که از آنان بود، دوری کرد (قاضی عبدالجبار، 310-311). باهلی آثاری کلامی از خود برجای گذاشت که جمله میتوان به اینها اشاره کرد: 1. الاصولالخمسة، که ابومنصور ماتریدی ردیهای بر آن نوشت (نک: نسفی، 1/ 359)؛ 2. الاصول فی التوحید؛ 3. اعجازالقرآن 4. التوحید (ابن ندیم، داوودی، همانجاها). از این آثار نشانی در دست نیست.