responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 463

ابن واصل، ابوعبدالله


نویسنده (ها) :
علی بیات - عبدالله عظیمایی
آخرین بروز رسانی :
چهارشنبه 21 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اِبْنِ واصِل، ابوعبداللـه محمد بن سالم بن نصراللـه بن سالم بن واصل حموی (2 شوال 604 ـ شوال 697 ق / 20 آوریل 1208- ژوئیۀ 1298 م)، مورخ، ادیب و فقیه شافعی. او درحماه زاده شد (صفدی، نکت، 250) و همانجا رشد یافت. پدرش سالم بن نصراللـه از فقیهان عصر و از نزدیکان امرای ایوبی بود، چنانکه از سوی آنان به منصب قضای حماه منصوب شد، ولی استعفا کرد و سپس بر مسند قضای معرة النعمان نشست (ابن واصل، مفرج، 4 / 118- 119).
ابن‌واصل در 621 ق / 1224 م با پدر به دمشق و از آنجا با همو که به ریاست مدرسۀ ناصریۀ بیت‌المقدس منصوب شده بود، در اوایل 622 ق به آن دیار رفت (همان، 4 / 141-142). در 624 ق پدرش به حج رفت و او نیابت وی را در مدرسۀ ناصریه به عهده گرفت (همان، 4 / 208)، اما مدتی بعد به سبب جنگ و نزاع میان مسلمانان و فرنگان، بیت‌المقدس را به قصد دمشق ترک گفت. اقامت ابن‌واصل در دمشق با برخوردهای نظامی امرای ایوبی شام و مصر هم‌زمان بود و خود او در کتاب مفرج الکروب برخی از این حوادث را که ناظر آنها بوده، ذکر کرده است (4 / 253، 257). ابن واصل در اواخر 627 ق به حلب رفت و در آنجا نزد کسانی چون نجم‌الدین ابن‌خباز در فقه و اصول، ابن‌یعیش در نحو و لغت و همچنین بهاءالدین ابن‌شداد دانش آموخت و تا شعبان 628 در حلب در خدمت ابن‌شداد ماند (همان، 4 / 311-312).
ابن‌واصل در 629 ق همراه با پدر و به درخواست الملک الناصر داوود ایوبی امیر کرک به خدمت او درآمد (همان، 4 / 330) و از 631 ق به مدت 2 سال در خدمت الملک المظفر دوم امیر حماه به سر برد. در همین ایام علم‌الدین قیصر، مشهور به تعاسیف، ریاضی‌دان مصری را در ساختن رصدخانۀ حماه یاری داد (ابوالفداء، 3 / 173؛ نیز نک‌ : EI2). پس از آن، در بازگشت به دمشق با حسام‌الدین بن ابی علی که بعدها از جانل الملک الصالح سلطان ایوبی حاکم مصر شد، آشنایی یافت و طی سالهایی که در مصر بود، از دوستی با او بهره‌های فراوان برد. در 641 ق همراه ابن ابی الدم (ﻫ م) به سفارت به بغداد رفت (همانجا) و از آنجا عازم قاهره شد (نک‌ : ابن‌ واصل، همان، 1 / 210-211؛ ابوالفداء، 3 / 172) و در 649 ق به مکه رفت (ابن‌واصل، همان، 1 / 231). بازگشت او از این سفر به قاهره، با سقوط سلسلۀ ایوبیان در مصر مصادف شد. از زندگانی وی در عهد ممالیک، جز اشارات پراکنده‌ای که به مناسبتهای مختلف در کتاب مفرج الکروب خود او یا آثار بعدی آمده، اطلاع چندانی در دست نیست. آنچه مسلم است، وی پس از استقرار ممالیک در مصر، به ایشان تقرب جست و در 659 ق به عنوان سفر الظاهر، بیبرس، نزد مانفرد پسر فردریک دوم پادشاه سیسیل اعزام گردید (همان، 4 / 234، 248؛ ابوالفداء، 4 / 38). ابن‌واصل در دربار سیسیل و پاشاه علم دوست آنجا، تقربی خاص یافت و اوقات خویش را به شرکـت در مجالس بحث و درس و همچنین تصنیف گذراند (نک‌ : همو، 4 / 38- 39). وی در کتاب مفرج الکروب، علاوه بر وصف مانفرد و سرزمینهای تحت حکومت وی و گزارش مبسوطی از وضع مسلمانان سیسیل، گاه به نقل حوادث به روایت اطرافیان مانفرد پرداخته است (نک‌ : 4 / 247، 249).
از حدود 663 ق ابن‌واصل را در زادگاهش حماه می‌یابیم (EI2). وی از جانب الظاهر بیبرس، قاضی القضاة آن دیار شد و تا پایان عمر در همین منصب باقی ماند (نک‌ : ابوالفداء، 4 / 38؛ صفدی، همانجا). بیشتر اوقات او در حماه به تدریس، افتاء و تصنیف سپری شد (همانجا) و مهم‌ترین آثار خود را در همین دوره از زندگیش پدید آورد. در 690 ق در ملازمت الملک المظفر ایوبی امیر حماه به قاهره رفت و مورد استقبال فراوان علمای مصر قرار گرفت. ابوحیان غرناطی از جمله دانشمندانی بود که در قاهره از محضر وی بهره برد و از او اجازه گرفت (همان، 251-252). ابن‌واصل در سالهای آخر زندگی نابینا شد (نک‌ : همان، 250).
مسافرتهای متعدد ابن‌واصل به شهرهای شام و مصر سبب گردید که وی نزد استادان بسیاری به شاگردی پردازد. تنوع و گستردگی دانش وی در تاریخ، فقه، کلام، منطق و طب تحسین همگان را برمی‌انگیخت. وی همچنین در فلسفه، ریاضیات و نجوم صاحب نظر بود و تصانیف بسیاری از خود بر جای گذاشت، تا آنجا که گفته‌اند در بیش از 30 علم به تدریس می‌پرداخته است و به‌ویژه تسلط وی را در علوم عقلی ستوده‌اند (ابوالفداء، همانجا؛ ذهبی، 3 / 390؛ صفدی، همان، 250-251؛ اسنوی، 2 / 554؛ ابن قاضی شهبه، 2 / 194-195). نجم‌الدین دبیران، در درس وی حاضر می‌شد و مشکلات منطقی را نزد او مطرح می‌کرد (صفدی، همان، 251). ابن‌واصل همچنین با توران شاه که خود اهل علم و فضل بود، مباحثاتی داشت (سبکی، 8 / 136). از جمله شاگردان مشهور او ابوالفداء است که کتاب اقلیدس و نیز شرح ابن‌واصل بر منظومۀ ابن‌حاجب را در حماه از وی آموخت (ابوالفداء، همانجا).

آثـار

تصانیفی که از ابن‌واصل بر جای مانده است، اینهاست:

الف ـ چاپی

1. تجرید الاغانی، که تلخیصی از الاغانی ابوالفرج اصفهانی است. وی این اثر را بنا به درخواست الملک المنصور محمد بن عمر ایوبی امیر حماه پرداخت (تجرید، 1(1) / 3). او چنانکه در مقدمۀ کتاب اشاره کرده است، به خواست مخدوم خود، اصطلاحات فنی موسیقی و همچنین اسانید و مکررات و اخبار و اشعار مشترک و تکراری اغانی را حذف کرد و نکات دیگری بدان افزود و الفاظ نامفهوم و پیچیدۀ آن را شرح کرد (1(1) / 4). ظاهراً ابن‌واصل تألیف این کتاب را پس از مراجعتش به حماه آغاز و در 666 ق به پایان رسانده است (همان، 2(2) / 2484). ابوالفداء (همانجا) در تصحیح نام کسانی که احوالشان در اغانی ذکر شده بوده، به او یاری رسانیده است. این کتاب در فاصلۀ 1374-1382 ق به کوشش طه حسین و ابراهیم ابیاری در 3 مجلد در قاهره طبع شده است.
2. مفرج الکروب فی اخبار بنی ایوب. آنچه در فعالیت علمی ابن‌واصل از جلوۀ بیشتری برخوردار است، تاریخ‌نگاری و تألیف کتاب مفرج الکروب است که به سبب ویژگیهایش، همواره از مهم‌ترین منابع تاریخ ایوبیان به شمار آمده است. ابن‌واصل به سبب ارتباط نزدیک خود و پدرش با فرمانروایان ایوبی، به‌ویژه الملک الناصر و الملک الاشرف و همچنین خدمت در دستگاه ممالیک، پیوسته در جریان مسائل سیاسی قرار داشته است (مفرج، 4 / 65، 119، 141-142، جم‌ ). همین امر، همراه با دقت نظر در بیان حوادث مهمی که خود ناظر آنها بوده یا از شاهدان آن وقایع شنیده (مثلاً همان، 4 / 213-214، 243)، این اثر بزرگ را ممتاز ساخته است.
ابن‌واصل کتاب خود را با گزارشهای دربارۀ اتابکان آغاز کرده و چون به دورۀ ایوبیان رسیده، به تفصیل گراییده است. منبع اساسی ابن‌واصل در ذکر حوادث پیش از ایوبیان، الکامل ابن‌اثیر بوده که گاه به تصریح از آن یاد کرده (مثلاً همان، 1 / 43، 75) و گاه با مقایسه معلوم می‌شود (همان، 1 / 233؛ قس: ابن‌اثیر، 11 / 391-392)، اما تاریخ سنوات بعد را غالباً به استناد مشاهدات یا شرکت خود در رویدادها (شیال، 4-5) یا روایات افراد موثق نوشته است. ابن واصل این کتاب را تا رویدادهای سال 661 ق رساند (EI2). پس از وی، علی بن عبدالرحیم، منشی الملک المظفر امیر حماه بر آن ذیلی نوشت و حوادث سیاسی عصر را تا 695 ق در آن ذکر کرد (GAL, I / 393). کتاب مفرج الکروب، از آنجا که مهم‌ترین اثر مفصل و خاص ایوبیان و جنگهای آنان با فرنگان بوده، مورد توجه نویسندگان بعدی قرار گرفته است و مورخانی چون ابوالفداء (1 / 3)، مقریزی و ابن تغری بردی به آن استناد کرده‌اند (شیال، 7).
این کتاب تا حوادث سال 615 ق توسط جمال‌الدین شیال در فاصلۀ 1953-1960 م در 3 مجلد در قاهره به چاپ رسید. مجلدات 4 و 5 کتاب در فاصلۀ 1972-1977 م توسط حسین محمد ربیع و سعید عبدالفتاح عاشور در قاهره منتشر شد. رنو منتخبی از این کتاب را به فرانسه ترجمه کرده و در «گزیده‌های تاریخ عربی» در پاریس (1822 م) به چاپ رسانده است.

ب ـ خطی

1. التاریخ الصالحی (صفدی، الوافی، 3 / 85). این اثر، تاریخ عمومی انبیا و خلفا، تا 637 ق است که ابن‌واصل آن را به الملک الصالح اهدا کرده (عزاوی، 1 / 130) و احتمالاً همان کتابی است که در مفرج الکروب بارها از آن با عنوان التاریخ الکبیر یاد کرده است (نک‌ : 1 / 204، 236). نسخی از این کتاب و یا بخشهایی از آن در برخی از کتابخانه‌ها موجود است (خالدوف، شم‌ ‌GAL, S, I / 555;
9336
). عزاوی به نسخۀ کاملی از این کتاب در کتابخانۀ فاتح استانبول اشاره می‌کند (همانجا).
2. الدرّ النضید فی شرح القصید، شرحی است بر المقصد الجلیل فی علم الخلیل ــ لامیۀ ابن‌حاجب ــ در علم عروض (برای نسخ خطی این اثر، نک‌ : دوسلان، شم‌ ‌4451؛ حتی، شم‌ ‌503).
3. رسالة فی علم المناظر. این رساله در پاسخ به 30 سؤال مانفرد امپراتور سیسیل تألیف شده است (نک‌ : صفدی، نکت، 251). عزاوی به نسخه‌ای از این کتاب در کتابخانۀ شخصی خود اشاره کرده است (همانجا).
4. شرح الجمل یا شرح مااستغلق من الفاظ کتاب الجمل، شرحی بر الجمل محمد خونجی در منطق (برای نسخ خطی، نک‌ : نموی، ESC2;
150
، شم‌ ‌615).
5. الصلة والعائد لنظم القواعد. نسخه‌ای از این کتاب در دارالکتب مصر موجود است (نک‌ : زرکلی، 6 / 133).
6. نخبة الفکر فی المنطق یا رسالة الانبروریة. وی این کتاب را هنگـام اقـامتش در سیسیل برای امپـراتور مانفرد نوشت (نک‌ : ابوالفداء، 4 / 38؛ GAL، همانجا). نسخه‌ای از این کتاب در دانشگاه ییل آمریکا موجود است (نک‌ : نموی، 149).
7. نظم الدرر فی الحوادث و السیر، کتابی است در تاریخ اسلام که آن را به الملک المعظم توران شاه اهدا کرد. نسخه‌ای از این اثر در کتابخانۀ چستربیتی موجود است (نک‌ : آربری، شم‌ ‌5264؛ EI2).

ج ـ آثار یافت شده

1. تاریخ بغداد (ابن‌دواداری، 8 / 34)؛ 2. خصائص الانبیاء (حاجی خلیفه، 1 / 430)؛ 3. شرحی بر الموجز خونجی (صفدی، همانجا)؛ 4. مختصر الادویۀ ابن‌ابیطار (همانجا)؛ 5. مختصر الاربعین (همانجا)؛ 6. مختصر المجسطی (سیوطی، 1 / 108)؛ 7. هدایة الالباب، در منطق (صفدی، همانجا).

مآخذ

ابن اثیر، الکامل؛
ابن دواداری، ابوبکر بن عبداللبه، کنز الدرر و جامع الغرر، به کوشش صلاح‌الدین منجد، قاهره، 1380-1391 ق؛
ابن قاضی شهبه، ابوبکر بن احمد، طبقات الشافعیة، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، بیروت، 1407 ق / 1987 م؛
ابن واصل، محمد بن سلام، تجرید الاغانی، به کوشش طه حسین و ابراهیم ابیاری، قاهره، 1374-1382 ق؛
همو، مفرج الکروب، ج 1، به کوشش جمال‌الدین شیال، قاهره، 1953 م؛
همو، همان، ج 4، به کوشش حسین محمد ربیع، قاهره، 1972 م؛
ابوالفداء، اسماعیل، المختصر فی اخبار البر، بیروت، دارالمعرفة؛
اسنوی، عبدالرحیم بن حسن، طبقات الشافعیة، به کوشش عبداللـه جبوری، بغداد، 1391 ق / 1971 م؛
حاجی خلیفه، کشف؛
ذهبی، محمد بن احمد، العبر، به کوشش محمدسعید زغلول، بیروت، 1405 ق / 1985 م؛
زرکلی، اعلام؛
سبکی، عبدالوهاب بن علی، طبقات الشافعیة الکبری، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، 1383 ق / 1964 م؛
سیوطی، بغیة الوعاة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1384 ق / 1964 م؛
شیال، جمال‌الدین، مقدمه بر ج 1 مفرج الکروب (نک‌ : هم‌ ، ابن‌واصل)؛
صفدی، خلیل بن ایبک، نکت الهمیان، قاهره، 1329 ق / 1911 م؛
همو، الوافی بالوفیات، به کوشش هلموت ریتر، بیروت، 1381 ق / 1961 م؛
عزاوی، عباس، التعریف بالمؤرخین، بغداد، 1376 ق / 1957 م؛
نیز:

Areberry;
De Slane;
EI2;
GAL, GAL, S;
Hitti, ph. K. et. Al., Garrett Collection of Arabic Manuscripts, London, 1938;
Khalidov;
Nemoy, Leon, Arabic Manuscripts in the Yale University Library, New Haven, 1956.

عبداللـه عظیمائی ـ علی بیات

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 463
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست