ابن منظور نيز در لسان العرب نزديك به همين بيان را در تفسير معناى اختيار آورده و ميگويد:
«الاختيار: الاصطفاء و كذلك التَّخَيُّرُ ...
اختيار: برگزيدن است و همچنين است تخير- تا آنجا كه ميگويد:-
الخيار: الاسم من الاختيار و هو طلب خير الامرين»[1].
و خيار اسم از ريشه اختيار كه به معناى خواستن بهترين از ميان دو چيز است.
و كلمه «خيرة» در جمله «ما كان لهم الخيرة» به معناى گزينش است، لكن «اختيار» مصدر است و «خيرة» اسم مصدر است.
ابن منظور در لسان العرب ميگويد:
«و تخيّر الشيء: اختاره و الاسم: الخيرة، والخِيَرَة كالعِنَبة، وَ الاخيرةُ أعرف
تخيّر الشيء: يعنى آن را برگزيد، و اسم آن: خيره است، و خِيره مثل عِنَبَه است و دومى معروفتر است- تا آنجا كه ميگويد:-
وقال الفرّاء في قوله تعالى: (وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ يَخْتارُ ما كانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ) اي: ليس لهم أن يختاروا على الله»[2].
فرّاء درباره فرموده خداى متعال (وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ يَخْتارُ ما كانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ) گفت: حق ندارند برخلاف گزينش خدا چيزى برگزينند.
[1] . ابن منظور، لسان العرب، ج 4، ص 267، ماده« خير».
[2] . همان.