«به
پروردگارت سوگند از آنها درباره آنچه انجام مىدادند خواهيم پرسيد»
وَ
لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ
كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا[2].
«از
آنچه بدان آگاه و دانا نيستى پيروى مكن همانا گوش و چشم و دل همگى مورد بازخواست و
سئوال قرار خواهند گرفت»
بنابراين
انسان در برابر خدا و نظام عدلى كه توسط پيامبران و امامان معصوم (عليهم السلام)
در اختيار او گذاشته شده و به عمل به آن فراخوانده شده مسئول است.
اگر
انسان به مقتضاى خلافت تكوينى آزاد آفريده شده، به مقتضاى خلافت تشريعى مسئول
دانسته شده تا از آن خلافت تكوينى تنها در چارچوب عدل و امتثال اوامر الهى، و
تطبيق و اجراى دستورات و برنامههاى عادلانه خداوند بهرهبردارى كند.
لهذا
خلافت تكوينى خداوند در قرآن كريم به عنوان امانتى شناخته شده كه از سوى خداوند به
انسان سپرده شده كه در برابر اين امانت مسئول است، و هرگونه تخلّف و سرپيچى از
سفارشات و دستورات خداوند در مورد امانت مذكور، خيانت به امانت و ظلم و تعدّى و
طغيان به شمار آمده است.