خداوند
سود ربا را نابود مىكند و آنچه را در راه خدا انفاق مىشود رشد و فزونى مىبخشد.
اين
دو نگاه متقابل و متضاد: نگاه سرمايهدارى كه رشد و سعادت اقتصادى را در كسب هرچه
بيشتر پول از هر طريق و راه ممكن مىداند، و نگاه نظام اقتصاد اسلامى كه رشد و
سعادت اقتصادى را در چشمپوشى از سود ربوى و انفاق كردن در راه خدا مىداند، دو
نگاه متضاد است كه از دو نوع جهانبينى متضاد برمىخيزد. نگاه نظام سرمايهدارى به
سود مادّى بيشتر به عنوان انگيزه و هدف فعاليت اقتصادى از جهانبينى مادّى الحادى
برمىخيزد، كه جهان هستى را درهمين جهان مادّى خلاصه مىكند و زندگى انسان را در
چارچوب بسته زندگى جسمانى و خواستههاى مادّى انسان محدود و منحصر مىبيند.
افزون
بر اين، نگاهى كه جهانبينى اسلامى به جهان و انسان دارد- كه از سويى مرز جهان
هستى را فراتر از جهان محسوس مىداند، و نقش اصلى و بنيادينى براى ذات مقدس الهى
در مديريت فعال جهان هستى مىشناسد، و از سويى ديگر قلمرو هستى و فعاليت انسان و
زندگى انسان را به زندگى دنيايى محدود نمىبيند، بلكه زندگى دنيايى را دريچهاى به
زندگى اصلى و جاودانه انسان در جهان نامحدود ديگر مىداند- با نگاهى كه جهانبينى
مادّى به جهان و انسان دارد كاملًا در تضادّ است، جهانبينى مادّى در جهت كاملًا
متضاد با جهانبينى اسلامى، جهانى به نام جهان نامحسوس و حاكميت و مديريتى بر جهان
فراتر از حاكميت و مديريت انسان نمىشناسد، و براى فعاليت انسان و