responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه نظام اقتصادى اسلام نویسنده : اراکی، محسن    جلد : 1  صفحه : 302

شده چند برابر كالايى كه به‌وسيله يك ساعت كار كارگر تنبل توليد شده ارزش دارد، در اينجا اين سوال مطرح است: ارزش مازادى كه به‌وسيله كار كارگر با نشاط و كيفى توليد شده از چه عاملى سرچشمه گرفته و علت و منشأ پيدايش آن چيست؟

نظريه (كار- ارزش) ماركس توجيه معقولى براى اين تفاوت ارزش ارائه نمى‌كند. اين تفاوت ارزش دليل بر آن است كه ارزش مبادله‌اى يك كالا ناشى از كميت كار هزينه شده در توليد كالا نيست، بلكه كيفيت كار، و ميزان مطلوبيتى كه كار توليدى در كالاى توليد شده به وجود مى‌آورد منشأ اصلى ارزش كالا است.

مطلوبيت ناشى از نياز و كميابى اساس ارزش كالاست‌

از آنچه در نقد نظريه (كار- ارزش) كارل ماركس گفتيم معلوم شد آنچه عامل اصلى ارزش كالاست مطلوبيت بازارى كالاست كه معمولًا از دو عامل نشأت مى‌گيرد:

عامل اول: نياز به كالا يا همان منفعت استعمالى: هر كالايى نيازى را برطرف مى‌كند و نفعى را مى‌رساند نيازها و منافع از نظر شدت و نيز به تفاوت شرايط اجتماعى، فرهنگى و جغرافيايى متفاوت‌اند، درپى اين تفاوت در نيازها و منافع، تفاوت در مطلوبيت نيز به وجود مى‌آيد؛

عامل دوم: كميابى: كميابى عامل دوم مؤثر در ارزش كالاست. منفعت استعمالى و نياز، تنها عامل ارزش كالا نيست؛ زيرا عامل كميابى نيز درپيدايش ارزش كالا نقش دارد؛ لهذا كالايى نظير اكسيژن هوا به رغم نياز شديدى كه به آن داريم و منفعت استعمالى بسيار بالايى كه دارد به دليل فراوانى و در دسترس همگان بودن آن فاقد ارزش اقتصادى است، آب دريا در كنار دريا نيز همين وضعيت را دارد. بنابراين افزون بر منفعت استعمالى و نياز به كالا، عامل كميابى نيز درميزان مطلوبيت كالا و در نتيجه، ميزان ارزش مبادله‌اى كالا نقش دارد. منفعت استعمالى، و كميابى كالا منشأ مطلوبيت بازارى كالا مى‌شود، مطلوبيت بازارى كالا همان است كه كالا را در شرايطى قرار مى‌دهد كه با كالاى‌

نام کتاب : فقه نظام اقتصادى اسلام نویسنده : اراکی، محسن    جلد : 1  صفحه : 302
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست