نام کتاب : فقه نظام اقتصادى اسلام نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 227
براى خود در
اين زمين كشت كن؟ فرمود: حلال است اين با آن فرق مىكند در اينجا زمين را با
سرمايه خود براى خودش كشت مىكند لذا براى او حلال است؛ زيرا با مال خود كاشته و
آن را آباد مىكند.
ذيل
روايت مخصوصاً تعليل وارد در آن دلالت بر قاعده كلى مالكيت نتيجه كار بهوسيله
صاحب كار دارد.
نوع
دوّم: ايجاد بهرهزايى در ثروتهاى خام
دوّمين
نوع كار اقتصادى كه مىتواند منشأ مالكيت ثروت شود ايجاد بهرهزايى در ثروتهاى
خام يا همان ثروتهاى نخستين است.
بسيارى
از ثروتهاى طبيعى نخستين با وضعيت اوليهاى كه دارند فاقد بهرهزايى مىباشند، و
براى بهرهبردارى از آنها بايد آنها را بهرهزا ساخت. اين گونه ثروتها در ابتدا
در مالكيت دولت اسلامىاند كه همان مالكيت خدا و رسول و امام است. ثروتهاى نخستين
منبع اصلى همه ثروتهايى مىباشند كه بشر براى رفع نيازهاى خويش مورد استفاده قرارمىدهد.
آبهاى
طبيعى، زمينهاى موات طبيعى، دشتها، كوهها، چشمهها، رودخانهها، پرندگان هوا،
چرندگان صحرا، ماهيان درياها و رودخانهها، و سايرآبزيان، معادن و امثال آنها،
همگى ثروتهاى خامى هستند كه براى اينكه به شكل يك ثروت اقتصادى درآيند كه بتواند
براى رفع نياز انسان سودمند باشد نياز به بهرهزايى دارند. انسان ابتدا بايد با
كار اقتصادى اين ثروتهاى خام را به بهرهزايى برساند تا در مرحله بعد بتواند از
آنها در جهت رفع نيازهاى خويش بهرهبردارى كند. نوع ايجاد بهرهزايى در ثروتهاى
خام بستگى به نوع ثروت خام دارد، براى مثال: بهرهزايى زمين موات، يا معادن، يا
چشمهها، بهوسيله احياء صورت مىگيرد، احياء زمين موات يا چشمه آب، يا معدن به
كارى گفته مىشود كه زمين يا چشمه يا معدن را براى بهرهبردارى آماده كند،
بهرهبردارى از زمين با كشت و كار و زرع و
نام کتاب : فقه نظام اقتصادى اسلام نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 227