نام کتاب : فقه نظام اقتصادى اسلام نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 130
مىتواند به
طور مشروع باشد، و مىتواند به طور غير مشروع باشد، آنجا كه قانون به كسى حق در
اختيار داشتن ثروت يعنى سلطه قانونى و تشريعى بر ثروت را بدهد، بدين معناست كه در
اختيار داشتن ثروت بهوسيله او از ديدگاه قانون مزبور حق است و عادلانه است؛ لكن
عادلانه بودن سلطه بر ثروت هميشه با سلطه تكوينى يعنى در اختيار داشتن ثروت به طور
عملى و عينى همراه نيست.
بنابراين
نسبت بين سلطه تشريعى و سلطه تكوينى عموم من وجه است، و مالكيت تعبير ديگرى از
سلطه قانونى و تشريعى بر ثروت است كه با سلطه تكوينى تلازم ندارد.
ب-
مفهوم ثروت
«ثروت»
از واژههايى است كه در تاريخ علم اقتصاد- به رغم جوانى اين علم- تعاريف گوناگونى
به خود گرفته، و اقتصاددانان با اظهارنظرهاى گوناگون خود، مفهوم «ثروت» را دچار
نوعى ابهام و چند معنايى كردهاند.
آدام
اسميت اقتصاددان معروف در كتاب خود ثروت ملل، ثروت را عبارت مىداند از: «كالاها و
خدماتى كه منشأ رفاه مادّى صاحبان آن مىشود خواه به شكل روان و در جريان مصرف و استفاده
باشند و خواه به شكل اندوخته براى استفاده در زمان آينده درآيند»[1].
آدام
اسميت در تعريف ديگرى كه از ثروت ارائه مىدهد آن را «مجموع درآمد سالانه زمين و
نيروى كار» تعريف مىكند[2].
[1] . چارلز كارتر، تعريب الدكتور عزت عيسى غورانى، فى
الثروة ومعناها، ص 7.