نام کتاب : امامت در قرآن نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 124
را با اسامى
آنها تعيين و معرفى كرده بود كه اين مسئله، خشم دشمنان ائمه را برانگيخت و در
نتيجه آنها از همان عصر رسول خدا (ص) شروع به جلوگيرى از كتابت احاديث نبوى كردند.
ابوداود و دارمى هر كدام در «سنن» خود و همچنين احمد بن حنبل در كتاب مسند از
عبدالله بن عمرو بن عاص نقل كردهاند: من هر چه را از رسول خدا مىشنيدم،
مىنوشتم؛ تا اينكه قريش مرا از اين كار باز داشتند و گفتند: آيا تو هر چه از رسول
خدا مىشنوى، مىنويسى و حال آنكه او نيز بشرى است كه از روى خشم و خوشنودى سخن
مىگويد؟! پس من از كتابت دست برداشتم. سپس ماجرا را براى رسول خدا باز گفتم. او
با انگشت به دهانش اشاره كرد و فرمود: «بنويس! قسم به كسى كه جانم به دست اوست از
اين [دهان] جز حق بيرون نيامده است»[1].
همچنين
بخارى در صحيح، و نيز مسلم و ديگران روايت كردهاند: چون هنگامه وفات پيامبر (ص)
نزديك شد و در خانه او مردانى بودند كه عمر بن خطاب هم در ميانشان بود، رسول اكرم
(ص) فرمود: « [چيزى] بياوريد تا براى شما نوشتهاى بنويسم كه پس از آن هرگز گمراه
نشويد». در اين هنگام عمر گفت: بيمارى بر پيامبر چيره شده است و شما كتاب خدا را
داريد و همان كتاب خدا براى ما كافى است، پس بين حاضران
[1] . سنن الدارمى، ج 1، ص 125، باب« من رخص في الكتابة
من المقدمة» و سنن ابىداود، ج 2، ص 126، باب« كتابة العلم» و مسند احمد، ج 2، ص
162.
نام کتاب : امامت در قرآن نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 124