نام کتاب : اصول فقه نوين نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 289
و بدين
ترتيب، اين نوع كاربرى از دائره استعمالات مجازى يا دلالت مجازى، برون رفته و به
دلالت ذاتى مىپيوندد.
در
مباحث گذشته- آنجا كه در قاعده نهم از قواعد دلالت لفظى وضعى درباره دلالت رمزى
بحث كرديم-، دلالت رمزى را به سه نوع تقسيم كرديم:
1)
دلالت رمزى وضعى لفظى؛
2)
دلالت رمزى لفظى ذاتى؛
3)
دلالت رمزى لفظى استعمالى.
و
به اقسام دلالت رمزى لفظى ذاتى اشاره كرديم و گفتيم: نوع چهارم رابطه ذاتى لفظ و
معنا رابطه كلى و جزئى است؛ نظير دلالت لفظ بر نوع يا جنس آن لفظ. بنابر آنچه
گفتيم، دلالت لفظ بر نوع؛ نظير: «مِنْ حرفٌ» يا «زيدٌ اسمٌ»، از نوع دلالت لغوى
وضعى نيست تا بحث حقيقت و مجاز پيش آيد؛ بلكه از نوع دلالتهاى رمزى ذاتى است با
توضيحى كه در گذشته بيان شد.
مطلب
ششم: در تبيين مجاز اصولى:
آنچه
تا كنون درباره آن بحث كرديم «مجاز لغوى» بود؛ يعنى مجازى كه در اصطلاح اهل لغت به
آن «مجاز» مىگويند، و با توضيح و تبيينى كه ارائه كرديم معلوم شد از شؤون مرحله
وضع است و از آن به مدلول تصورى دوم تعبير كرديم.
مجازى
ديگر نيز وجود دارد كه مربوط به مرحله استعمال است و ربطى به مرحله وضع ندارد. اين
مجاز- كه ما از آن به «مجاز اصولى» تعبير مىكنيم- در معيار لغت و ادب حقيقت است و
مجاز نيست؛ يعنى استعمال لفظ است فى ما وضع له؛ لكن از آنجا كه مدلول تصديقى لفظ
كه از شؤون مقام استعمال لفظ است با مدلول تصورى و مراد استعمالى آن مطابقت ندارد،
از آن به «مجاز» تعبير مىكنيم، و آن را «مجاز اصولى» مىناميم؛ زيرا مربوط به بحث
اصولى است كه درباره قواعد دلالت و كشف مراد متكلم از الفاظ و عبارات بحث مىكند،
و به تعبيرى دقيق تر
نام کتاب : اصول فقه نوين نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 289