نام کتاب : اصول فقه نوين نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 239
اينكه گفته
شد: «معانى ربطيه، نامتناهىاند» به دليل آن است كه بر مبناى استاد شهيد صدر (رحمة
الله عليه) همانگونه كه در آينده به تفصيل توضيح خواهيم داد- وجود معناى ربطى در
ذهن به وجود حقيقى آنست، و لهذا هر قضيهاى كه بوجود آيد وجود معناى ربطى مستقل و
جديدى مىطلبد كه با وجود معناى ربطى ديگر تباين دارد، و از آنجا كه قضايا
نامتناهىاند معانى ربطى نيز كه مقوم قضايا مىباشند نامتناهى خواهند بود[1].
مطلب
دوم: مطلبى است كه استاد محقّق خوئى (رحمة الله عليه) بيان كردهاند و به
نحوى متضمّن پاسخ مطلبى است كه استاد شهيد صدر گفتهاند- اگرچه استاد محقّق خوئى
در اينجا به مطلب فوق الذكر كه از استاد شهيد صدر نقل كرديم نظر نداشتهاند؛ لكن
قهراً پاسخ آن مطلب را در بر دارد استاذنا المحقّق الخوئى فرمودهاند كه: اساساً
تناهى الفاظ، سخنى نادرست است؛ زيرا قابليت الفاظ از ناحيه ماده و صورت جهت پيدايش
تراكيب گوناگون، قابليتى نامتناهى است، چنانكه عملًا مشاهده مىكنيم اضافه بر آنكه
الفاظ به كار رفته در لغات ديگر الفاظى ديگرند، ابداع الفاظى ديگر با صور و موادى
ديگر همچنان امكان پذير است و اين امكان، امكان بى پايانى است. بنابر اين اصل
فرضيه تناهى الفاظ كه مبناى ضرورت اشتراك است فرضيهاى نادرست و بى اساس است.[2]
فرموده
محقّق خوئى مطلب درستى است و متضمّن پاسخ شهيد صدر نيز هست. بنابر اين، به فرض
اينكه ادعاى ضرورت اشتراك نظربه اشتراك بهمعناى وضع عام و موضوع له خاص نيز داشته
باشد ادعاى درستى نيست.
لكن
افزون بر نكته عدم تناهى الفاظ به لحاظ مواد و صور تركيبيه آنها، در پاسخ استاد
شهيد مىتوان گفت:
صرف
نظر از اينكه ظاهر اين است كه ادعاى ضرورت اشتراك لفظى نظر به اشتراك لفظى با
اوضاع متعدد دارد، نه با وضع واحد تا نظر به مثل وضع عام و موضوع له خاص داشته
باشد،