نام کتاب : اصول فقه نوين نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 187
معقول نيست،
و لذا وضع عام و مو ضوع له خاص و نيز وضع خاص و موضوع له عام متصوّر نخواهد بود.
لكن
استاد شهيد تصويرى از وضع عام و موضوع له خاص بنابر نظريه قرن اكيد ارائه مىدهند
كه حاصلش چنين است: كه در آنجا كه لفظى نظير حرف «من» در ميان دو اسم داشته باشيم
كه با معناى خاصى نظير «نسبت» ابتدائى خاص كه بين دو معناى اسمى واقع است اقتران
پيدا كند اگر اين اقتران تكرار شود دو مجموعه خواهيم داشت: مجموعه «من» هاى بين
الاسمين و مجموعه «نسبتهاى ابتدائى خاص بين المعنيين» كه در نتيجه اقتران مكرر
افراد مجموعه نخست با افراد مجموعه دوم ذهن عادت پيدا مىكند هر گاه فرد جديدى از
مجموعه اول را (يعنى حرف «من» را در آنجا كه بين دو اسم قرار بگيرد) بشنود به فرد
مقابل آن در مجموعه دوم (يعنى نسبت ابتدائى بين المعنيين) منتقل شود كه همان نتيجه
وضع عام و موضوع له خاص است[1].
اشكالى
كه بر اين تصوير وارد است اين است كه انتقال ذهن از لفظ «من» بهمعناى نسبت
ابتدائى در مراحل قبل از تاكد قرن از قبيل وضع خاص و موضوع له خاص است چنان كه
استاد شهيد خود تصريح فرمودهاند، بنابر اين اشكالى كه وارد است اين است كه در
مراحل بعد از تاكد قرن نيز انتقال از لفظ به معنا به همان نحو است كه پيش از تاكد
قرن بوده است بنابر اين وضع خاص بر موضوع له خاص خواهد بود.
\*
مطلب سوم: تحقيق درباره امكان يا عدم امكان قسم ثالث
:
در طى مباحث پيشين، به اشكالى در مورد قسم ثالث وضع اشاره كرديم كه حاصلش- بنابر
تقريبى كه در تقريرات بحث محقّق خوئى آمده- اين است كه: هر مفهوم ذهنى چه جزئى و
چه كلّى تنها از محكى خود حكايت مىكند و همان گونه كه مفهوم خاص نمىتواند از
مفهوم ديگر خواه خاص باشد يا عام حكايت كند، مفهوم عام نيز نمىتواند از مفهوم
ديگر خواه عام باشد يا