نام کتاب : اصول فقه نوين نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 156
اشكال
سوم: قرن اكيد از شؤون استعمال
است و لذا بدون استعمال به وجود نمىآيد؛ در حالى كه استعمال غالباً مرحله متأخّر
از وضع و متفرّع بر وضع است؛ زيرا بر اساس رابطهاى كه به وسيله وضع بين لفظ و
معنا به وجود مىآيد استعمال لفظ در معنا صورت مىگيرد.
اشكال
چهارم: بنابر اين نظريه، جعل و اعتبار- ولو موجبةً جزئية- منشأ رابطه
سببيت تكوينى صورت لفظ براى صورت معنا در ذهن مىگردد؛ در حالى كه- بنابر تصريح
استاد شهيد در اشكال بر ساير مبانى در تفسير وضع- جعل و اعتبار نمىتواند سبب
پيدايش رابطه سببيت تكوينى باشد.
اشكال
پنجم: بنابر اينكه وضع همان قرن اكيد باشد، با توجه به اينكه قرن اكيد
بدون علم به وضع معنا معقول نيست دور لازم مىآيد؛ زيرا از يك سو تحقق قرن اكيد
متوقف بر علم به قرن اكيد است، و از سوى ديگر علم به قرن اكيد متوقف بر تحقق قرن
اكيد است. اگر چه در پاسخ اين اشكال مىتوان گفت كه رابطه قرن اكيد مىتواند
بوسيله تلقين بوجود آيد، سپس علم به آن تعلق مىگيرد كه در اين صورت دور منتفى
است. لكن اين پاسخ با تصريح استاد شهيد به اينكه قرن اكيد غالباً متوقف بر علم به
وضع است ناسازگار است.
[5]:
نظريه حكايت اعتبارى (نظريه مختار):
اين
مسلك، مختار ما در تفسير حقيقت وضع است كه توضيح آن نيازمند چند مقدّمه است:
مقدمه
اوّل: ذهن آدمى قدرت خلق ابتدايى مفاهيم و صور ندارد، بلكه با تصرّف در
صور و مفاهيمى كه از طريق حواس براى وى حاصل گرديده، مفاهيم و معانى جديدى ابداع
مىكند. عمده تصرّفاتى كه ذهن به وسيله آنها به خلق مفاهيم و صور جديد دست مىزند،
عبارتاند از: «تجريد و تعميم» و «تجزيه و تركيب». ذهن از طريق تجريد و تعميم به
كلّيات و از طريق تجزيه و تركيب به مفاهيم اعتبارى دست مىيابد. مثلًا: با تجزيه
صورت ذهنى «كوه سنگى» و «سنگ طلا» به مادّه و صورت، مادّه سنگ طلا را با صورت كوه
سنگى، تركيب كرده و به وسيله اين تركيب مفهوم اعتبارى «كوه طلا» را به وجود
مىآورد.
نام کتاب : اصول فقه نوين نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 156