نام کتاب : اصول فقه نوين نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 141
رأس 50
كيلومتر است؛ در اينجا در خارج، موضوع له و موضوع عليه متّحدند؛ زيرا موضوع عليه
رأس نقطه 50 كيلومتر است و موضوع له نيز در خارج، همين است. لكن، اين دو در تحليل
ذهنى از يكديگر جدايند؛ زيرا ذهن، نقطهاى از زمين را كه رأس 50 كيلومتر است و
علامت بر آن وضع شده از يك جهت: موضوع عليه مىداند و از جهتى ديگر: موضوع له و با
تعدّد جهت، موضوع له از موضوع عليه در ذهن جدا مىشود با آنكه در خارج متّحدند.
همان
گونه كه اتّحاد خارجى و تعدّد ذهنى به وسيله تحليل موضوع له و موضوع عليه در وضع
خارجى علامات، معقول و متحقّق است؛ در وضع اعتبارى نيز مىتوان سه ركن تصوّر نمود:
-
يك ركن آن: لفظ است (كه موضوع است)؛
- و
ركن دوم آن: كلّ ما يستعمل فيه اللفظ است (كه موضوع عليه است)؛
- و
ركن سوم آن: معناى موضوع له است (كه اين دو ركن، در خارج از يكديگر جدا نيستند و
عين يكديگرند؛ لكن با تحليل ذهنى متعدّدند).
مثلًا:
در لفظ «اسد»، مىتوان چنين گفت كه: اين لفظ، بر معنايى اجمالى وضع شده كه عبارت
از ما يستعمل فيه هذا اللفظ است (كه موضوع عليه است) و براى دلالت بر معناى مخصوص
«حيوان مفترس» وضع شده است (كه موضوع له است). بنابر اين: موضوع عليه، معناى على
الإجمال است و خصوص «حيوان مفترس» موضوع له است كه اين موضوع له و آن موضوع عليه
در خارج، عين يكديگرند. لكن، در تحليل ذهنى با اختلاف حيثيت از نظر اجمال و تفصيل
دو چيز جدا از يكديگرند[1].
سنجش
آرا در اين نظريه:
با
اين بيان، استاد شهيد، اشكال دوم استاد اقدم محقّق خوئى را دفع مىكند. لكن، به
نظر ما نه اشكال دوم استاد اقدم محقّق خوئى وارد است و نه بالنتيجه، نيازى براى
دفع آن به وسيله بيان متكلّفانه استاد شهيد وجود دارد؛ زيرا اساساً، اين مدّعا كه:
«در وضع خارجى، هميشه سه ركن وجود دارد»، مدعايى نادرست است؛ زيرا در وضع خارجى
علامات، گاه اتفاق