نام کتاب : سيره استاد الفقهاء و المجتهدين ميرزا جواد تبريزى نویسنده : تبريزى، جعفر جلد : 1 صفحه : 84
خداوند به صابران وعده داده،
نمىباشد. آه! آه! باز هم شكيبايى مباركتر و زيباتر است كه اگر بيم غلبه
چيرهشوندگان نمىبود، براى هميشه در اينجا مىماندم و درنگ مىنمودم و بر اين
مصيبت بزرگ چونان زنان عزيز مرده شيون مىكردم، (چرا كه) همچنان كه خداوند نظاره
مىفرمايد: دخترت پنهانى (و دور از چشم بيگانگان) به خاك سپرده مىشود و (امّا
آشكارا در پيش چشم همگان) حقّش پايمال و از ارثش ممنوع مىگردد با آنكه دير زمانى
نگذشته و هنوز ياد تو كهنه نگشته است. اى رسول خدا، شكايت نزد خداوند بلند مرتبه
برده مىشود و بهترين صبر و دلدارى و عزادارى دربارهى توست، درود و رحمت و بركات
خداوند يكتا و آفريدگار جهانيان بر تو و او باد».
مرحوم
ميرزا قدس سره به همه تكليف مىنمود كه بايد از مظلوميت حضرت دفاع كنند، به مشككين
اجازه ندهند كه حرفهاى واهى را در جامعه القاء كنند و عوام از مؤمنين را فريب
دهند. مرحوم ميرزا قدس سره وقتى شنيد كه فلان شخص در خصوص قضيهى سوزاندن و هجوم
به خانهى دختر رسول خدا صلى الله عليه و آله تشكيكاتى راه انداخته است، سر درس
فقه در مسجد اعظم، خطبهى آتشينى ايراد نموده و با صراحت كامل از مظلوميت حضرت
فاطمهى زهرا عليها السلام دفاع كردند. جملات مرحوم ميرزا قدس سره آن قدر سوزاننده
بود كه صداى گريهى طلّاب در مسجد اعظم مىپيچيد و ايشان با تمام وجود از بىبى
عليها السلام دفاع مىكردند و بارها مىگفتند: «اگر همه چيز من در راه دفاع از
حضرت برود، باكى ندارم» خطبهى مرحوم ميرزا قدس سره آنچنان صريح و حاكى از اوج
مظلوميت
نام کتاب : سيره استاد الفقهاء و المجتهدين ميرزا جواد تبريزى نویسنده : تبريزى، جعفر جلد : 1 صفحه : 84