responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سيره استاد الفقهاء و المجتهدين ميرزا جواد تبريزى نویسنده : تبريزى، جعفر    جلد : 1  صفحه : 222

عنايت پروردگار

مرحوم ميرزا قدس سره و عنايت پروردگار

فقيه مقدّس مرحوم ميرزا جواد تبريزى قدس سره صبح ها قبل از اذان صبح خارج مى‌شدند و بعد از زيارت و خواندن نافله در حرم حضرت معصومه عليها السلام، جهت اداى فريضه‌ى صبح به سمت مسجد امام حسن عسكرى عليه السلام حركت مى‌كردند و بعد از آن مقدارى قدم مى‌زدند و سپس به نانوايى مى‌رفتند و مانند ساير مردم يك قرص نان مى‌خريدند سپس جهت صرف صبحانه به سمت منزل حركت مى‌كردند. يكى از نانواهاى قم در تشييع جنازه‌ى معظم له به سر و صورت خود مى‌زد، گريه مى‌كرد و مى‌گفت: اين آقا را نشناختيد! چقدر شخص جليل القدرى بود! چقدر متواضع بود! چقدر نمونه بود! وقتى ايشان وارد نانوايى مى‌شدند، احساس ديگرى داشتم، واقعاً نگاه به ايشان در آن صبح زود ما را تا شب سرحال نگه مى‌داشت. نانوا مى‌گويد: آقا هر روز از نانوايى ما نان مى‌خريد و دوست داشت مانند ساير مردم در صف نان بايستد. نانوا مى‌گويد: مشاهده كردم، چند وقتى است كه ميرزا قدس سره از ما نان تهيّه نمى‌كند، به فكر فرو رفتم و به نظرم آمد كه علماء از اسرار هم خبر دارند. در اين حال يادم افتاد كه چند روز قبل نان پز (شاطر) با شلوار نجس و خونى نان مى‌پخت و احياناً دست‌هايش را به شلوار مى‌زد و شايد همين امر موجب دورى ميرزا قدس سره از نانوايى شده است؛ از اين رو تصميم گرفتم نانوايى را به بهترين وجه تطهير كنم. در كمال‌

نام کتاب : سيره استاد الفقهاء و المجتهدين ميرزا جواد تبريزى نویسنده : تبريزى، جعفر    جلد : 1  صفحه : 222
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست