صحيح نيست،
ولى چنانچه خريدار به جاى پول، منفعت ملك خود را بدهد، مثلا فرشى را از كسى بخرد و
عوض آن، منفعت يك ساله خانه خود را به او واگذار كند، اشكال ندارد. و احكام اينها
در مسائل آينده گفته خواهد شد.
مسأله
2099- جنسى را كه در شهرى با وزن يا پيمانه معامله مىكنند، در آن شهر
انسان بايد با وزن يا پيمانه بخرد، ولى مىتواند همان جنس را در شهرى كه با ديدن
معامله مىكنند، با ديدن خريدارى نمايد.
مسأله
2100- چيزى را كه با وزن خريد و فروش مىكنند، با پيمانه هم مىشود
معامله كرد به اينطور كه اگر مثلا مىخواهد ده من گندم بفروشد با پيمانهاى كه يك
من گندم مىگيرد ده پيمانه بدهد.
مسأله
2101- اگر يكى از شرطهائى كه گفته شد، در معامله نباشد، معامله باطل است،
ولى اگر خريدار و فروشنده با قطع نظر از آن معامله راضى باشند كه در مال يكديگر
تصرّف كنند، تصرّف آنها اشكال ندارد.
مسأله
2102- معامله چيزى كه وقف شده باطل است، ولى اگر به طورى خراب شود يا در
معرض خرابىباشد كهنتواند استفادهاى را كه مال براىآن وقف شده از آن ببرند،
مثلا حصير مسجد بهطورى پاره شود كه نتوانند روى آن نماز بخوانند، فروش آن اشكال
ندارد، و در صورتىكه ممكن باشد، بايد پول آن را در همان مسجد به مصرفى برسانند كه
به مقصود وقفكننده نزديكتر باشد.
مسأله
2103- هرگاه بين كسانى كه مال را براى آنان وقف كردهاند به طورى اختلاف
پيدا شود كه اگر مال وقف را نفروشند، گمان آن برود كه مال يا جانى تلف شود،
مىتوانند آن مال را بفروشند و به مصرفى كه به مقصود وقف كننده نزديكتر است
برسانند. و همچنين است اگر واقف شرط كند كه اگر صلاح در فروش وقف باشد بفروشند.
مسأله
2104- خريد و فروش ملكى كه آن را به ديگرى اجاره دادهاند اشكال ندارد،
ولى استفاده آن ملك در مدّت اجاره مال مستأجر است. و اگر خريدار نداند كه آن ملك
را اجاره دادهاند، يا به گمان اينكه مدّت اجاره كم است، ملك را خريده باشد، پس از
اطلاع به كيفيّت مىتواند معامله خودش را بهم بزند.