مسأله 2094- اگر انسان مال كسى را بدون اجازه او بفروشد،
چنانچه صاحب مال به فروش آن راضى نشود و اجازه نكند، معامله باطل است.
مسأله
2095- پدر و جدّ پدرى طفل و نيز وصى پدر و جدّ پدرى مىتوانند مال طفل را
بفروشند، و مجتهد عادل هم در صورتى كه ضرورت اقتضا كند مىتواند مال ديوانه يا طفل
يتيم يا مال كسى را كه غائب است بفروشد.
مسأله
2096- اگر كسى مالى را غصب كند و بفروشد و بعد از فروش، صاحب مال معامله
را اجازه كند، معامله صحيح است، و چيزى را كه غصب كننده به مشترى داده و منفعتهاى
آن از موقع معامله، ملك مشترى است، و چيزى را كه مشترى داده و منفعتهاى آن از موقع
معامله، ملك كسى است كه مال او را غصب كردهاند.
مسأله
2097- اگر كسى مالى را غصب كند و بفروشد به قصد اينكه پول آن مال خودش
باشد، چنانچه صاحب مال، معامله را اجازه بكند، معامله صحيح است ولى پول مال مالك
مىشود نه مال غاصب.
شرايط جنس و عوض آن
مسأله
2098- جنسى را كه مىفروشند و چيزى را كه عوض آن مىگيرند پنج شرط دارد:
«اول»
آنكه مقدار آن با وزن يا پيمانه يا شماره و مانند اينها معلوم باشد.
«دوم»
آنكه بتواند آن را تحويل دهد، بنابر اين فروختن اسبى كه فرار كرده صحيح نيست، ولى
اگر اسبى را كه فرار كرده با چيزى كه مىتواند تحويل دهد مثلا با يك فرش بفروشد،
اگرچه آن اسب پيدا نشود، معامله صحيح است.
«سوم»
خصوصيّاتى را كه در جنس و عوض هست و بواسطه آنها ميل مردم به معامله فرق مىكند،
معيّن نمايد.
«چهارم»
آنكه ملك طلق باشد، پس مالى را كه انسان وقف كرده، فروش آن جايز نيست مگر در چند
مورد كه خواهد آمد.
«پنجم»
خود جنس را بفروشد نه منفعت آن را، پس اگر مثلا منفعت يك ساله را بفروشد،