نام کتاب : رساله توضيح المسائل نویسنده : فياض، شيخ محمد اسحاق جلد : 1 صفحه : 795
است و در بريدن پايانه بينى نصف ديه بينى است.
(مسأله
3505) در قطع يكى از دو سوراخ بينى قول صحيح اين است كه ديه آن ثلث (3/ 1)
ديه است.
چهارم:
ديه دو گوش؛ در دو گوش ديه كامل و در يكى از آنها نصف ديه است و در قسمتى از آن
به نسبت آن مقدار، ديه مىباشد و در نرمه گوش ثلث (3/ 1) ديه گوش است.
پنجم:
ديه دو لب؛ در آن ديه كامل و در هريك از آنها بنابر اظهر نصف ديه است و آنچه از
دولب بريده شود به نسبت آن ديه گرفته مىشود.
ششم:
ديه زبان؛ اگر زبان سالم از بيخ درآورده شود ديه كامل و در بريدن زبان لال ثلث
(3/ 1) ديه است. چنان چه مقدارى از زبان بريده شود به نسبت آن از حيث مساحت ديه
گرفته مىشود، امّا در زبان سالم به حروف معجم محاسبه مىشود و به نسبت آن حروفى
كه نمىتواند ادا نمايد، ديه داده مىشود.
بنابراظهر
حروف معجم بيست و نه تا است.
(مسأله
3506) مقدار بريده شده در زبان سالم براساس حروف معجم محاسبه مىشود نه
مقدارمساحت. بنابراين اگر ربع (4/ 1) زبان بريده شود ولى نصف كلامش از بين رفته
باشد در آن نصف ديه است و اگر نصف زبان بريده شود ولى ربع (4/ 1) كلامش از بين
رفته باشد در آن ربع (4/ 1) ديه است. همه اينها بنابراظهر است، هرچند احتياط آن
است كه بين ديه قطع و ديه از بين رفتن منفعت جمع نمايد.
(مسأله
3507) هرگاه بر شخصى جنايتى وارد شود كه قسمتى از كلامش به سبب بريده شدن
قسمتى اززبانش يا به غير آن از بين برود و ديه را بگيرد، امّا كلامش دوباره
برگردد، بعضى گفته اند كه ديه برگردانده مىشود، امّا قول صحيح تفصيل است بين آن
جايى كه برگشتن كلام كاشف باشد از اينكه از بين رفتن كلام عارضى بوده و در حقيقت
از بين نرفته است و بين جايى كه واقعاً از بين رفته باشد. بنابراين در صورت اوّل
ديه برگردانده مىشود، امّا در صورت دوّم برگردانده نمىشود، همان طورى كه اگر
زبانش را ببرّد، سپس خداى تعالى آن را بروياند و بر حالت اولىاش برگرداند، بازهم
ديه پس داده نمى شود.
(مسأله
3508) اگر زبان دو سر داشته باشد مانند زبان شقه شده، و يكى از آنها را
ببرّد، اعتبار
نام کتاب : رساله توضيح المسائل نویسنده : فياض، شيخ محمد اسحاق جلد : 1 صفحه : 795