responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رساله توضيح المسائل نویسنده : فياض، شيخ محمد اسحاق    جلد : 1  صفحه : 703

و من ديه جنايت تو را بدهم و از همديگر ارث ببريم» و ديگرى قبول كند قرار داد صحيح و ديه و ارث مترتب است.

(مسأله 3056) عقد مذكور در صورتى صحيح است كه مضمون وارث نسبى نداشته باشد و اگر ضمانت از دو طرف است، بايد دو طرف وارث نسبى نداشته باشند و اگر از يك طرف باشد، فقط درمضمون معتبر است، بنابراين اگر مضمون وارث نسبى دارد قرارداد صحيح نيست. در طرف ضامن، نداشتن وارث نسبى شرط نيست.

(مسأله 3057) اگر مضمون هنگام قرارداد، وارث نسبى نداشت و پس از آن فرزند به دنيا بياورد و تاهنگام مرگ پدر زنده بماند اظهر اين است كه قرارداد ضمان جريره باطل مى‌شود و اگر تا زمان مرگ پدر، فرزند زنده نماند، قراردادصحيح است.

(مسأله 3058) اگر مضمون زوج يا زوجه داشته باشد، زوج نصف مال و زوجه چهار يك آن را به ارث مى‌برد و بقيه مال به ضامن داده مى‌شود.

(مسأله 3059) اگر ضامن پيش از مضمون بميرد، ارث مضمون به ورثه ضامن انتقال پيدا نمى‌كند.

3- ولايت امام‌ عليه السلام‌

اگر ميّت وارث نسبى وضامن جريره نداشته باشد. ارث مال امام عليه السلام است، مگر اين كه ميّت شوهر داشته باشد كه در اين صورت تمام مال به او مى‌رسد. و اگر زن داشته باشد، بنابر اقوا چهار يك مال اوست و بقيه مال امام عليه السلام مى‌باشد.

(مسأله 3060) اگر امام عليه السلام حاضر باشد، ميراث، مال ايشان است و مطابق نظر مبارك خود، مصرف مى‌كند و در عصر غيبت امام عليه السلام ارث به حاكم شرع داده مى‌شود و مصرفش مصرف سهم امام عليه السلام مى‌باشد.

(مسأله 3061) كسى كه غير امام عليه السلام وارثى ندارد وتمام اموالش را به فقرا ومساكين وصيّت كند، بعيد نيست كه فقط در ثلث نافذ باشد.

نام کتاب : رساله توضيح المسائل نویسنده : فياض، شيخ محمد اسحاق    جلد : 1  صفحه : 703
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست