نام کتاب : رساله توضيح المسائل نویسنده : فياض، شيخ محمد اسحاق جلد : 1 صفحه : 620
امّا كسى كه از نطق عاجز است مىتواند با نوشتن و
اشاره طلاق دهد. كسى كه بر تكلّم قدرت ندارد، خودش بايد طلاق دهد اگرچه با نوشتن،
اشاره و مانند آن و طلاق دادن ولى از جانب او صحيح نيست.
(مسأله
2722) تعليق طلاق بر شرطى كه احتمال دارد تحقق يابد، يا بر صفتى كه حتماً
تحقق مىيابد، موجب بطلان طلاق است. مثل اينكه بگويد: «اذا جاء زيد فانتِ طالق»
يعنى اگر زيد بيايد مطلقه هستى. يا بگويد: «اذا طلعتِ الشّمس فانتِ طالق» وقتى
خورشيد طلوع كند مطلقه هستى. اما اگر شرايط، مقوّم صحت طلاق باشد، يا صفت اكنون در
موصوف موجود باشد طلاق صحيح است. مثل اينكه بگويد: «ان كنتِ زوجتى فانتِ طالق»
يعنى اگر زن من هستى مطلقه هستى. يا در حالى كه به دست خود اشاره مىكند بگويد:
«ان كانت هذه يدى فانتِ طالق» اگر اين دست، دست من است تو مطلقه هستى.
شاهد گرفتن
امور
زير در شاهد گرفتن معتبر است:
1-
جارى كردن طلاق در حضور دو شاهد عادل.
2- دو
شاهد باهم باشند، پس اگر هر كدام به تنهايى صيغه طلاق را بشنود، طلاق واقع
نمىشود.
3- هر
دو شاهد مرد باشد و شهادت زنها بدون مرد، يا با انضمام مرد، كافى نيست. پس اگر
درحضور دو شاهد بگويد: «هند زن من مطلقه است» صحيح است، اگرچه شاهدان هند را
مشخصاًنشناسند، يا حتى تصور كنند هندى را كه مىشناسند مراد نيست. اگر وكيل زوج
طلاق را جارى كند، نمىتواند او و زوج شاهد بشوند. ولى شهادت وكيل در اصل وكالت در
انشاى طلاق پذيرفته مىشود. همچنين در صحت شهادت شاهدان، شناختن طلاق دهنده به
اينكه او زوج است يا وكيل، يا ولى او، معتبر نيست. عدالتى كه در دو شاهد معتبر
است، عدالت واقعى است، بنابراين اگر كسى فسق شاهدان را بداند، آثار طلاق صحيح بر
آن مترتب نمىشود و اگر فسق آنها بعد از طلاق معلوم شود، كشف مىشود كه طلاق باطل
بوده، آن دو بر زوجيّت خود باقى هستند.
نام کتاب : رساله توضيح المسائل نویسنده : فياض، شيخ محمد اسحاق جلد : 1 صفحه : 620