ديگرى سر نزده باشد هر عملى كه مشروط به طهارت
است انجام بدهد مثل مس نوشته قرآن كريم وغيره.
(مسأله
164) واجب است مسلوس ومبطون با گذاشتن كيسه يا مثل آن از سرايت نجاست به
بدن ولباس حتى الامكان جلوگيرى نمايد ولازم نيست براى هر نمازى آنرا عوض كند.
چيزهايى كه وضو گرفتن براى آنها واجب است
وضو
به خودى خود واجب نيست ولى براى نماز واجب ومستحب واجزاى فراموش شده آن وطواف واجب
حج و عمره وضو واجب است و شرط صحت آنها است، اما براى طواف مستحبى اگرچه به نذر
واجب شده باشد وضو واجب نيست بلكه مستحب است ونيز بنابراحتياط مستحب براى سجده سهو
وضو بگيرد.
(مسأله
165) تماس بدن با نوشته ويا حركات قرآن كريم بدون وضو جايز نيست. همچنين
تماس بدن با اسم جلاله واسماء وصفات خداوند بنابراحتياط واجب جايز نيست و شايسته
است كه اسم انبيا واوصيا وحضرت زهرا سلام اللَّه عليهم اجمعين به اسم جلاله ملحق
شوند.
(مسأله
166) وضو، فى نفسه مستحب است و براى صحتش لازم نيست چيزى را به عنوان
غايت براى آن قرار دهد (مثلًا بگويد وضو مىگيرم براى اينكه نماز بخوانم) ولى اگر
براى غايتى معين، وضوگرفت مانعى ندارد چه صحت غايت بر وضو متوقف باشد و چه كمال
آن.
(مسأله
167) مسّ نوشته قرآن چه به عربى باشد يا به زبانهاى ديگر و چه با قلم
نوشته شده باشد ياكنده كارى، و يا نقاشى شده باشد بدون وضو حرام است. همچنين فرقى
نيست بين اينكه با دست مس شود يا با ساير اعضاء حتى با چيزهاى كه حيات در آن حلول
نكرده مانند مو و ناخن بلكه بنابراحتياط نبايد موى بلند خود را بدون وضو به خط
قرآن برساند.
(مسأله
168) نوشتن كلمات مشترك بين قرآن و غيرآن تابع نيت نويسنده است. اگر در
كلمهاى شك كند كه آيا نويسنده آن را به قصد قرآن نوشته است يا غير آن، مس آن بدون
وضو جايز است. بنابراحتياط واجب كلمات و آيات قرآن هرچند در قرآن نباشد مسّ آن
جايز نيست.
(مسأله
169) اگر امورى كه انسان براى آنها وضو مىگيرد واجب گردند، وضو واجب
مىشود و اگرمستحب شوند، وضو مستحب مىگردد. بنابراين وضو به نذر، عهد و قسم واجب