وضو به مانعيت مانع ملتفت باشد، ولى اگر بداند كه
در حين وضو غافل بوده و انگشترش را در نياورده و حركت هم نداده يامعتقد بوده كه
انگشتر مانع از رسيدن آب نيست اما بعد از وضو شك كند كه آيا آب به زير آن رسيده
است يا نه، بايد وضو را اعاده كند.
(مسأله
159) اگر اجزاء وضو يا بعضى از آن نجس باشد و وضو بگيرد وبعد از آن شك
كند كه آيا آنهارا پاك كرده بود يا نه، بنا بر نجاست بگذارد وبايد عضو نجس را پاك
كند اما وضو محكوم به صحت است به شرط اينكه در حال وضو به مانعيت نجاست ملتفت
بوده باشد وگرنه بايد اعاده كند. همچنين اگر با آب نجس وضو بگيرد وبعد از آن شك
كند كه آب نجس را براى وضو پاك نموده است يا نه، حكم به صحت وضو مىشود ولى آب به
نجاستش باقى مىماند وبايد هر چيزى را كه با آن آب ملاقات كرد تطهير نمايد.
چيزهايى كه وضو را باطل ميكند
اول
ودوم: بول و غائط چه از موضع طبيعى خارج شود و چه از موضع غير طبيعى و چه
به صورت طبيعى خارج گردد و چه با دستگاه، اما اگر خروج بول ومدفوع از غير موضع
طبيعى باشد، چنانچه دفع طبيعى باشد وضو باطل مىشود، ولى اگر دفع بوسيله دستگاه
صورت بگيرد وضو باطل نمى شود. نيز رطوبتى كه قبل ازاستبراء خارج مىشود، ظاهراً در
حكم بول است و وضورا باطل مىكند.
سوم:
خارج شدن باد معده وروده از مخرج غائط يا از راه ديگرى كه براى خروج غائط گشوده
شده است و اگر از غير اين دو راه باد خارج شود، وضو باطل نمىشود.
چهارم:
خوابى كه بر عقل غلبه كند. اين خواب با غلبه بر شنوايى شناخته مىشود بطورىكه
ديگر نه مىشنود ونه مىبيند ونه درك مىكند وفرقى نيست در حال نشستن، ايستادن يا
دراز كشيدن باشد.
پنجم:
هرچيزى كه عقل را از بين مىبرد مانند ديوانگى ومستى وبيهوشى بنابراحتياط واجب.
ششم:
استحاضه زنان كه تفصيل آن خواهد آمد. واما جنابت هرچند كه وضو را باطل ميكند ولكن
پس از آن فقط بايد غسل نمود.
(مسأله
160) اگرشك كند كه يكى از مبطلات وضو ازاو سر زده يانه؟ بنا را برعدم
بگذارد. همچنين اگر بعدازاستبراء شك كندكه رطوبت خارج شده بول است يامذى، وضوباطل
نمى شود