(مسأله
108) اگر روى زخم باز باشد، چنانچه شستن آن ممكن باشد، وضو را به شكل
معمولى بجا آورد و اگر به جهت ضرر، شستن زخم ممكن نباشد، فقط اطراف زخم را بشويد
اگر زخم در محل شستن باشد وضويش را كامل نمايد، اما اگر زخم يا شكستگى در محل مسح
بوده وتمام موضع آن را فراگرفته باشد، چنانچه بتواند روى آن مسح كند، مسح واجب
است، ولى اگر بجهت ضرر يا نجاست نتواند مسح كند، وظيفهاش تيمم است. اگر شستن
اطراف زخم يا شكستگى موجب ضرر بيشتر از حدمتعارف شود، يا اينكه آن موضع نجس وشستن
آن ممكن نباشد، در اين دو صورت وظيفه تيمم است. اگر روى شكستگى باز باشد، چنانچه
شستن آن ضرر دارد، وظيفه تيمم است و اگر آن شكستگى در موضع مسح باشد، چنانچه
بتواند روى آن مسح كند بايد وضوى معمولى بگيرد واگرنتواند مسح كند، وظيفهاش تيمم
است.
(مسأله
109) اگر عضو زخمى يا شكسته پاك باشد و مكلف نتواند (پارچهاى) را كه روى
آن عضوبسته شده باز كند و بدون بازكردن آب، به آن نرسد چنانچه عضو از اعضاء مشترك
بين وضو و تيمم نباشد بايد تيمم كند، ولى چنانچه عضو مشترك بين وضو وتيمم باشد
بايد هم تيمم بكند و هم وضوبگيرد. اما اگر بتواند آب وضو را به آن عضو با آنكه
بسته است برساند گرچه با فرو بردن در آب باشد با مراعات ترتيب وشستن از بالا به
پايين واجب است وضو بگيرد وآب را به موضع زخم برساند. بلى، اگر جبيره در محل مسح
باشد رساندن آب بجاى مسح كردن اثرى ندارد بلكه در صوت امكان بايد باندرا باز كند
وبصورت عادى وضو بگيرد و چنانچه نتواند باند را باز كند بايد تيمم نمايد واما اگر
نجس باشد وامكان شستن آن نيز نباشد، بايد تيمم نمايد چه عضو مشترك باشد چه نباشد.
(مسأله
110) جبيره گاهى روى اعضاى مختص وضو مثل صورت ودست وگاهى روى اعضاى مختص
مسح، مثل سر وپا وگاهى در اعضاى مشترك بين وضو و تميم است مثل كف دست در حالت اول
مسح بر جبيره بدل از شستن است و در حالت دوم بدل از مسح مىباشد، در صورتى كه
قسمتى ازعضو كه جبيره بر آن قرار ندارد به اندازهاى نباشد كه مسح روى آن كفايت
كند، بنابر احتياط وجوبى علاوه بر مسح بر جبيره تيمم هم نمايد و در حالت سوم روى
جبيره، بدل از شستن مسح نمايد و باهمان جبيره بدل از مسح پوست سروپارا مسح كند
البته به شرط اينكه قسمتى از