نام کتاب : رساله توضيح المسائل نویسنده : فياض، شيخ محمد اسحاق جلد : 1 صفحه : 285
(مسأله 1163) لازم نيست به فقير بگويد آنچه را به او داده زكات است، بلكه
مىتواند به گونهاى عمل نمايد كه فقير گمان كند آن هديه است وجايز است كه آن را در
مصلحت فقير خرج كند.
(مسأله
1164) اگر زكات را به شخصى بدهد به گمان اينكه فقير است وبعد معلوم شود
كه فقير نبوده، اگر عين زكات باقى باشد، بايد آن را برگرداند و به فقير بدهد و
چنانچه تلف شده باشد، اگر زكات رابعد از تحقيق وتفحّص يا به دستور مجتهد يا
نماينده او، پرداخت كرده، ضامن نيست. مالك درصورتى مىتواند به گيرنده زكات رجوع
كند كه گيرنده بداند آنچه گرفته زكات است وزكات بر بى نيازحرام است. همچنين اگردر
حرمت زكات برشخص بى نياز شك داشته باشد و از او مطالبه عين يابدلش از قيمت يا مثل
بكند، امّا اگر گيرنده در جهل مركب باشد يا گمان كند كه به او هديه داده وزكات
نيست، در اين حالت مالك حق رجوع به گيرنده را ندارد، وحكم همين گونه است اگر زكات
را به كسى دهد كه نمىتواند در آن تصرف كند، مثل كسى كه واجب النفقه يا هاشمى
باشد، چنانچه غير هاشمى داده باشد.
3-
عاملان زكات، كسانى هستند كه براى جمع آورى، نگهدارى، حسابرسى ورساندن زكات به
امام يا نايب عام او يا به مستحق آن، منصوب شده اند.
4-
براى تأليف قلوب مسلمانانى كه عقايدشان ضعيف است به خاطر تقويت عقايد و باقى
ماندنشان در اسلام، به آنان زكات داده مىشود يا كفارى كه زكات موجب تمايل آنان
به اسلام يا يارى دادن مسلمانان در دفاع وجهاد با كفّار مىگردد.
5-
خريدارى بندهها و آزاد كردن آنان چه مستحق ديگر وجود نداشته باشد يا بنابر اظهر
وجودداشته باشد.
6-
بدهكاران، كه توان پرداخت به موقع بدهى را ندارند، اگرچه مخارج سال خود را داشته
باشند، به شرطى كه بدهى شان در معصيت مصرف نشده باشد. اگر بدهكار كسى باشد كه زكات
به عهدهاش مىباشد، طلبكار مىتواند آنچه را كه در ذمه بدهكار است، زكات يا به
عنوان اداى دين بدهكار حساب وبعد زكات را از باب تقاص براى خودش بردارد، اگرچه
بدهكار زكات را قبض نكرده وطلبكار را نيز در قبض وكيل نكرده باشد، وحتى اعلام آن
بر بدهكار لازم نيست. امّا اگر بدهكارشخص ديگرى باشد، كسى كه زكات به عهدهاش
مىباشد، جايز است كه بدهكارى
نام کتاب : رساله توضيح المسائل نویسنده : فياض، شيخ محمد اسحاق جلد : 1 صفحه : 285