نام کتاب : رساله توضيح المسائل نویسنده : فياض، شيخ محمد اسحاق جلد : 1 صفحه : 231
(مسأله 944) انسان مىتواند دو وطن داشته باشد مثل اينكه در نجف وكربلا منزل
داشته وهر سال مدتى را در يك منزل اقامت كند، بلكه مىتواند بيشتر از دو وطن داشته
باشد.
(مسأله
945) اگر كسى در شهرى نيّت توطن كرده و مانند بقيه مردم در آنجا زندگى
كنند، احكام وطن را دارد.
(مسأله
946) در تحقق وطن شرعى داشتن ملك و قصد شش ماه زندگى در آن، شرط نيست.
(مسأله
947) در صدق وطن، قصد توطن اگرچه به پيروى از ديگرى مانند همسر از شوهر
يا فرزند ازپدر، كافى است بنابر اين اگر همسر بداند كه شوهرش مثلا قم را وطن خود
قرار داده، وطن او نيز هست. همچنين اگر بداند كه شوهرش چهار سال يا بيشتر در يك
شهر مىماند، براى همسر- اگرچه بدون اختياربماند- حكم وطن رادارد.
(مسأله
948) اگر انسان داراى يكى از وطن هايى كه گفته شد، باشد و در ماندن يا
اعراض از آن، مرددشود، از وطن بودن خارج نمىشود مگر آنه كه بطور يقين از آن،
اعراض كند.
(مسأله
949) اگر در شهرى قصد توطن تا آخر عمر را نداشته باشد، وطن صدق نمىكند،
پس اگرمدت طولانى در نجف اشرف يا قم قصد اقامت نمايد، اما بعد از تحصيل علم قصد
برگشت به وطن اصلى را داشته باشد در حكم وطن است، يعنى بايد نماز را در آن تمام
بخواند و چنانچه براى زيارت سفر كند و برگردد، لازم نيست قصدده روز كند و در
صورتى نمازش شكسته مىشود كه مسافت شرعى را طى نمايد. همان طورى كه وطن قاطع سفر
است، وطن قراردادى نيز قاطع سفر است. حد اقل زمان براى وطن قراردادى سه سال است و
اگر قصد دوسال يا كمتررا داشته باشد حكم مسافر را دارد.
دوم:
آنكه قصد كند، ده روز پشت سرهم در محلى بماند يا مىداند كه بدون اختيار ده روز
درمحلى مىماند، در آن محل بايد نمازهاى خود را تمام بخواند و لازم نيست قصد ماندن
شب اول و شب يازدهم را داشته باشد و همين كه نيت كند از خورشيد روز اول تا غروب
خورشيد روز دهم بماند، كافى است. همچنين اگر قصدش اين باشد كه از ظهر روز اول تا
ظهر روز يازدهم بماند، بايد نماز راتمام بخواند.
(مسأله
950) در قصد اقامت، ماندن در يكجا شرط است، يعنى محل سكونت وخوردن
وخوابيدن او در يك شهر يا در يك روستاى معين باشد و در مدت اقامت، مسافرت نكند.
اگر
نام کتاب : رساله توضيح المسائل نویسنده : فياض، شيخ محمد اسحاق جلد : 1 صفحه : 231