و متفكران اهل سنت بيشتر از آنچه كه در ميان
متفكران اهل تشيع است مطرح بوده و درباره آن بحث شده است. در انديشه سياسى گاه
مباحث فلسفى و عقلى بيشتر مطرح بوده است و كسانى مانند ابونصر فارابى انديشه سياسى
را با توجه به مباحث عقلى و فلسفى نگاشته است و از انديشه متفكران يونان باستان
همچون افلاطون و ارسطو متأثر بوده است. گاه مباحث فقهى بيشتر پررنگ بوده است و
عالمان دينى براى حفظ قدرت سلاطين اسلامى كتابهايى تحت عنوان شريعتنامه
نوشتهاند؛ گاه هم ادبا و كسانى ديگر براى بقاى قدرت در دست سلاطين اندرزنامه
نگاشته و شيوه حفظ حكومت را دلسوزانه به سلاطين گوشزد نموده است.
در
اين اواخر، علاوه بر مباحث فلسفه سياسى كه در گذشته نيز مطرح بود، بحث فقه سياسى
مطرح شد كه حتى در برخى از كشورهاى اسلامى به عنوان يك رشته تحصيلى راه اندازى
گرديد. بعد از اينكه در ايران حكومت به دست روحانيون افتاد، مباحثى چون ولايت
فقيه، جايگاه زن در نظام سياسى اسلام و ده ها مسايل سياسى ديگر به صورت گسترده
مطرح شد. دانشمندان اسلامى هر كدام از افق فكرى خود درباره اين سنخ از مباحث نظر
دادند و كتابهايى را نگاشتند.
آيتالله
فياض و سياست
برداشت
عمومى بر اين است كه آيتالله فياض از مراجع سنتى