عبادتى است كه قوامش آن است كه انسان نفس خود را مالك گردد و آن را
تحت سيطره خود، درآورد و اراده خود را از هوى و هوس نگاه دارد تا در نهايت به
آزادگى نفسانى در قبال شهوات و فريبهاى شيطانى، نيل پيدا كند. هنگامى كه در امر روزهدارى
نظر مىافكنيم دو جهت در آن ملاحظه مىگردد.
جهت اول: اين كه روزه را عبادتى مىيابيم كه خداى
متعال آن را براى بندگانش به منظور پرستش هر چه بيشتر خود قرار داده است. لذا از
اين روى با ساير احكام عبادى از جهت مضمون و جوهره و هدف مشترك مىباشد.
جهت دوم: پيرامون ويژگىهايى كه تنها خاص اين
فريضه عظمى مىباشد و در ساير احكام اين امتيازات را نمىتوان يافت.
با توجه به دو جهت مذكور سزاور است كه اين عبادت در دو ساحت بررسى
گردد؛ ساحت عام و ساحت خاص. در ساحت نخست روزهدارى از جهت عبادت مورد بررسى قرار
مىگيرد كه از اين منظر با ساير احكام عبادى مشترك خواهد بود و در ساحت دوم، از
جهت ويژگىهاى منحصر به فرد خود، عبارت از امساك است مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.