يافت؛ چرا كه سند اين حديث يكى از همان
سندهايى است كه ابن ابى عمير، با آن سندها، روايتهايى را از اصل جميل نقل مىكند.
بنابراين، نياوردن نام امام (ع) از آن روست كه حديثهاى نقل شده از اين گونه اصول
را به صورت بخشهاى جدا از هم، در بابهاى گوناگون فقهى پخش مىكردند و بدين سان نام
امام (ع) را در همه قسمتهاى آن تكرار نمىكردند، اين روش، بويژه در حديثهاى بلند،
مانند روايتهاى باب ديه انجام مىگرفت. بنابراين، ترديد در صحيحه جميل از اين جهت
ناشايسته مىنمايد. آرى، مقدار حُلّهها در آن تعيين نگرديده است، ولى هنگامى كه
اصل بودند حُلّه در كنار ديگر اقسام ديه ثابت گردد، مقدار آن نيز ثابت مىشود؛ چرا
كه شيعه و سنى همين مقدار را پذيرفتهاند و با قيمت ديگر اقسام ديه در آن روزگار
نيز هماهنگى دارد.
درباره صحيحه ابن حجاج نيز بايد گفت: آنچه در آن آمده چنين است:
«قال: سمعت ابن أبى ليلى يقول: كانت الدية فى الجاهلية مائة من الإبل
فأقرّها رسول اللّه (ص)، ثم إنه فرض على أهل البقر مائتى بقرة و فرض على أهل الشاة
الف شاة ثنية و على أهل الذهب ألف دينار و على أهل الورق عشرة آلاف درهم و على أهل
اليمن الحلل، مائتى حلّة.
قال عبد الرحمن: فسألت أبا عبد اللّه (ع) عمّا روى ابن أبى ليلى،
فقال: كان على (ع) يقول: الديه ألف دينار و قيمة الدينار عشرة دراهم و عشرة آلاف
لأهل الأمصار و على أهل البوادى مائة من الإبل و لأهل السواد مائة بقرة أو ألف
شاة».[1]
عبد الرحمن بن حجاج گفته است كه از ابن ابى ليلا شنيدم كه مىگويد:
ديه در روزگار جاهليت صد شتر بود كه پيامبر (ص) نيز آن را تأييد
فرمود.
سپس آن حضرت بر آنان كه گاو دارند دويست گاو و بر گوسفند داران هزار
گوسفند كه دو سال از سن آنها گذشته باشد و بر دارندگان زر، هزار دينار و دارندگان
نقره، ده هزار درهم و بر اهل يمن دويست حلّه، مقرر فرمود.
عبد الرحمن مىگويد: از امام صادق (ع) از آنچه ابن ابى ليلا گفته بود
پرسيدم، حضرت فرمود: امير المؤمنين (ع) مىفرمود: ديه، هزار دينار است و بهاى هر
دينار ده درهم. [ديه] براى شهرنشينان ده هزار درهم و براى بياباننشينان صد شتر و
اهل سواد [مردم عراق يا مطلق