پنجم: كسى كه قرائت او سريع نيست و در آخر وقت نماز قرار دارد، به طورى كه
اگر فرادى بخواند حتى يك ركعت را در وقت درك نمىكند، چنانچه جماعتى برپا باشد، و
آن شخص با جماعت يك ركعت يا بيشتر را در وقت درك مىكند، واجب است نماز را اقتداء
كند و با جماعت بخواند.
ششم:
هرگاه كسى نذر كند يا عهد نمايد يا قسم بخورد كه نمازى را به جماعت بخواند، كه در
اين صورت به جماعت خواندن آن نماز بر او واجب مىشود؛ ولى اگر تخلف كند و نماز را
فرادى بخواند، نمازش صحيح است؛ و چنانچه عمداً ترك جماعت كند، كفاره بر او واجب
مىشود.
هفتم:
كسى كه در نماز به حدى وسواس دارد كه موجب بطلان نمازش مىشود، و فقط در صورتى كه
نماز را با جماعت بخواند از وسواس راحت مىشود، واجب است نماز را با جماعت بخواند.
هشتم:
هرگاه پدر يا مادر به فرزند خود امر كنند كه نماز را با جماعت بخواند، در صورتى كه
ترك آن موجب اذيت شدن آنها باشد، به جماعت خواندن نماز بر او واجب مىشود.
نمازهاى
مستحبى كه مستحب است با جماعت خوانده شوند:
447-
جائز نيست نمازهاى مستحبى به جماعت خوانده شوند؛ مگر چهار نماز:
اول:
نماز استسقاء كه براى آمدن باران مىخوانند.
دوم:
نمازى كه واجب بوده و به جهتى مستحب شده است، مانند نماز عيد فطر و عيد قربان، كه
در زمان حضور امام معصوم (عليه السلام) واجب بودهاند، و در زمان غيبت امام زمان
(عجّل اللَّه تعالى فرجه الشريف) مستحب مىباشند.
سوم:
قضاء نمازهاى فوت شده از ميّت، كه اگر كسى بخواهد تبرعاً آنها را بجا آورد مستحب
است به جماعت بخواند.
چهارم:
نماز مُعاده، يعنى نماز واجبى كه به طور فرادى خوانده شده، و براى درك فضيلت جماعت
استحباباً با جماعت اعاده مىشود.
448-
كسى كه نماز فُراداى خود را به جماعت اعاده كرده، اگر بفهمد كه نماز