برداشتن آب يا انجام غسل تيمم كند، به شرط اينكه
غسل كردن در آنها موجب آلودگى آنها يا محذور ديگرى نشود؛ و تا زمانى كه غسل ننموده
تيممى كه كرده است براى انجام سائر غايات- مثل مسّ نوشتههاى قرآن و خواندن آيات
سجده- كافى است.
973-
اگر مكلف به قدرى آب دارد كه براى وضوء يا غسل كافى نيست، ولى براى او ممكن است به
قدرى آب مضاف در آن بريزد كه به قدر كفايت شود و از اطلاق هم بيرون نرود، ظاهراً
اضافه كردن آن مقدار آب مضاف براى وضوء يا غسل واجب است.
974-
به طور كلى براى موارد وجوب تيمم دو علت اساسى وجود دارد:
1-
ميسر نبودن تهيه آب، 2- ميسر نبودن استعمال آب؛ و در موردى كه تهيه كردن آب و
استعمال آب- هر دو- ميسر باشند، تيمم صحيح نمىباشد؛ مگر در بعضى از حالات نادره،
مانند دو مورد ذيل:
اول:
براى نماز ميّت، كه هرگاه كسى كه وضوء يا غسل ندارد با نماز ميت مواجه شود،
مىتواند تيمم كند و نماز ميت را بخواند؛ هرچند اگر آب موجود باشد و استعمال آن هم
ضرر نداشته باشد و خوف از دست دادن نماز ميّت را هم نداشته باشد، بهتر است وضوء
بگيرد يا غسل كند.
دوم:
براى خوابيدن، كه هرگاه كسى در وقت خواب يادش بيايد وضوء ندارد، جائز است تيمم كند
و بخوابد.
چيزهايى
كه تيمّم بر آنها صحيح است:
975-
تيمم بر زمين و هر چيزى كه از زمين جدا شده ولى از اسم آن خارج نشده باشد صحيح
است؛ پس تيمم بر خاك- حتى گِل ارمنى و گِل سرشور- و ريگ و كلوخ و سنگ گچ و سنگ آهك
و سائر سنگها و گچ و آهك پخته و گِل پخته و گرد و غبار و گِل صحيح مىباشد.
976-
تيمم بر چيزى كه اسم زمين بر آن صدق نمىكند- مانند اشياء معدنى، نظير