قيمت بفروشند، كه در اين صورت مادامى كه مضر به
حال او نباشد تهيه آب بر او واجب مىباشد.
944-
اگر كسى ناچار شود كه براى تهيه آب قرض كند، بايد قرض نمايد؛ ولى كسى كه مىداند
يا گمان دارد كه نمىتواند قرض خود را بدهد، واجب نيست قرض كند.
945-
اگر كندن چاه مشقّت نداشته باشد، مكلف بايد براى تهيه آب چاه بكند.
سوم-
تهّه آب ترس يا خطر داشته باشد:
946-
اگر آب در آن محدوده موجود باشد، لكن رفتن به سوى آن ترس يا خطر داشته باشد- مثلًا
در مسير رفتن به سوى آب درنده يا دزد باشد، يا راه امن نباشد- بر مكلف واجب است
تيمم نمايد؛ ولى اگر مالى كه با رفتن به دنبال آب در معرض خطر قرار مىگيرد به حسب
حال مكلف قابل اعتناء نباشد و ترس ديگرى هم نداشته باشد، تهيّه آب بر او واجب است.
چهارم-
تهيّه آب متوقف بر يكى از سه امر ذيل باشد:
947-
اگر آب در آن محدوده باشد، ولى ملك شخصى باشد كه اذن در تصرف نمىدهد مگر در يكى
از اين سه صورت: 1- انسان در برابر او ذليل شود، 2- امر مشقّتدارى را متحمّل شود،
3- قيمتى كه توان آن را ندارد و يا مضر به حال او است بپردازد، در هر يك از اين سه
صورت بر مكلف واجب است تيمم كند.
948-
كسى كه براى وضوء يا غسل آب ندارد اگر شخص ديگرى بدون منّت و تحمّل ذلّت چاهى به
او ببخشد، يا مجانى و بدون منّت و تحمّل ذلّت برايش چاه بكند، قبول كردن اين هبه
بر او واجب است.
پنجم-
تهيّه آب متوقف بر ارتكاب فعل حرام باشد:
949-
اگر آب در آن محدوده باشد، ولى بدست آوردن آن متوقّف بر ارتكاب فعل حرامى باشد،
مثلًا وسائلى كه براى تهيه آب لازم است غصبى باشند، هرچند خود آب مباح باشد مكلف
بايد تيمم نمايد.