766-
خونى كه زن مىبيند، اگر نداند كه خون حيض است يا خون بكارت، بايد خود را وارسى
كند، مثلًا مقدارى پنبه داخل فَرج نمايد و كمى صبر كند، بعد پنبه را آرام بيرون
آورد، پس اگر اطراف آن به طور گِرد به خون آلوده باشد خون بكارت است، و چنانچه خون
به همه پنبه رسيده باشد حيض است.
769-
خونى كه زن مىبيند، اگر نداند كه خون حيض است يا خون دُمَل و زخم، در صورتى كه از
آزمايش اطمنيان حاصل شود- مثلًا دُمل و زخم محيط به اطراف فَرج يا جاى معيّن آن
باشد- بايد آزمايش كند.
770-
آزمايش مزبور واجب عقلى است، بنابر اين اگر زن بدون بررسى عباداتى مانند نماز و
روزه را كه قصد قربت لازم دارند بجا آورد، آن عبادت باطل است؛ مگر اينكه علم پيدا
كند خونى كه ديده است حيض نيست.
771-
اگر زن نتواند خود را وارسى كند، و خون هم صفات حيض را نداشته باشد، چنانچه از
حالت قبلى خود خبر دارد- مثلًا مىداند قبلًا پاك بوده- بايد طبق گذشته عمل نمايد؛
امّا اگر حالت قبلى خود را نمىداند، بايد احتياط كند، يعنى چيزهايى را كه بر زن
پاك واجب است بجا آورد، و چيزهايى را كه بر حائض حرام است- مثل مسّ خطّ قرآن كريم
و مكث در مساجد- ترك نمايد.
772-
زنى كه نمىتواند خود را وارسى كند، اگر خونى ببيند كه از سه روز بيشتر و از ده
روز كمتر باشد، و نداند كه خون دُمل و زخم است يا خون حيض، چنانچه آن خون داراى
صفات حيض باشد، بايد آن را حيض قرار دهد؛ و اگر صفات حيض را نداشته باشد، و احتمال
بدهد خون دُمل يا زخم است، محكوم به حيض يا استحاضه نيست، و آن زن بايد عبادتهاى
خود را بجا آورد.
773-
اگر رحم زنى را با عمل جراحى خارج نمايند، خونى كه از مجراى عادى خارج مىشود،
چنانچه اوصاف خون حيض داشته و در سائر شرائط هم مانند حيض باشد- مثلًا از سه روز
كمتر نباشد- شرعاً حكم حيض دارد؛ ولى اگر اوصاف خون حيض