سوم: تمام شدن
پانزده سال قمرى براى پسر و تمام شدن نُه سال قمرى براى دختر[1].
5-
اگر سن دختر معلوم نباشد و آبستن شود يا خونى با صفات حيض ببيند، حكم مىشود كه
قبلًا بالغ شده است.
6-
اگر پسر يا دختر در بلوغ خود شك كنند، تا وقتى كه يقين به بلوغ خود پيدا نكردهاند
بايد بنا را بر عدم بلوغ بگذارند.
شرط
دوم- عقل:
7-
عقل نورى است روحانى كه معانى كليه را درك مىكند، و اين داراى مراتبى است، عقلى
كه از شرائط تكليف مىباشد به اين معنى است كه ظرفيّت درك كليّات شخص به قدرى باشد
كه خود را مكلّف دانسته و در مقابل تكليف احساس مسؤوليّت كند، پس ديوانه و أبلَهى
كه از روى بَلاهت و قصور عقل واضحات را درك نمىكنند مكلّف نيستند.
8-
اگر فرد ديوانه يا قاصر الإدراك در ادراكشان به درجهاى باشند كه ظرفيت ادراك بعضى
از تكاليف را نداشته باشند، لكن ظرفيت ادراك اينكه مثلًا انسان نبايد ديگرى را
بكشد دارند، بر اين گونه افراد تكاليفى كه ممكن است درك كنند ثابت مىباشد، و
تكاليفى كه از جهت جنون و قصور ادراكشان نمىتوانند درك كنند از آنها ساقط
مىباشد.
9-
اگر فردى دو حالت داشته باشد، يعنى گاهى ديوانه و گاهى عاقل باشد، در حال
[1] - سال قمرى از اول محرم شروع
مىشود و به آخر ذيحجّه ختم مىگردد، و هر ماه قمرى 29 روز و دوازده ساعت و 44
دقيقه است، و يكسال قمرى 354 يا 355 شبانه روز مىباشد؛ و سال شمسى از اول فروردين
شروع و به آخر اسفند ختم مىشود، و شش ماه اول سال هر ماه 31 روز و پنج ماه بعد هر
ماه 30 روز، و ماه اسفند در سالهاى عادى 29 روز و در سال كبيسه 30 روز مىباشد؛ و
بر اساس اين محاسبه هر سال شمسى 11 روز از سال قمرى بيشتر است؛ و چون از نظر قرآن
و روايات ملاك در عبادات و تكاليف شرعيّه ماههاى قمرى است، لذا بلوغ شرعى كه اول
تكليف است بر اساس سال قمرى تعيين گرديده است.