388- فائده نيّت قربت در واجب توصّلى از فقرات
(385 و 386) دانسته شد؛ امّا در واجبات تعبّدى مكلّف نجات از عقاب پيدا نمىكند،
مگر در صورتى كه آنها را با نيّت قربت انجام دهد.
389-
نيّت قربت همچنانكه در حال تمييزِ عبادت شرط است، در حال عدم تمييزِ عبادت نيز شرط
مىباشد، مثلًا اگر طرف قبله را بدانيم، بايد نماز را با نيّت قربت به آن طرف
مميّز و معيّن بخوانيم، و اگر قبله به دو طرف محتمل باشد نيز بايد نماز را با نيّت
قربت به دو طرف بخوانيم، در حالى كه مميّز و معيّن نيست كه عبادت مطلوبه كدام است.
390-
اگر مكلّف بداند كه فعلى مطلوب خدا نيست، يا نداند كه مطلوب خدا هست يا نه، حرام
است آن را به خدا نسبت داده و به نيّت قربت بجا آورد.
391-
حرام است چيزى را كه واقعاً از دين نيست در دين داخل كنند (كه اين را تشريع
گويند)، و حرام است چيزى را كه از دين است از دين خارج كنند (كه اين را بدعت
گويند)، و اگر كسى در فعلى شك كند كه آيا آن فعل مطلوب خدا هست يا نه، چنانچه آن
را به اميد اينكه مطلوب خدا است انجام دهد گناه نيست، (كه اين را احتياط يا رجاء
نامند).
سوم-
خُلُوّ از رياء:
رياء
يعنى انجام دادن كارى به خاطر كسب ثناء و طلب بزرگى در دل مردم.
392-
رياء در عبادات حرام است، و كسى كه عبادت را به اين انگيزه انجام دهد گناهكار است،
و عبادتش باطل مىباشد، چه آن عبادت را فقط براى خاطر مردم انجام داده باشد يا هم
براى مردم و هم براى خدا؛ رياء در بعضى احاديث شرك ناميده شده است.
393-
رياء در توصّليات حرام نيست و عمل را باطل نمىكند، پس اگر كسى به فقراء انفاق كند
و يا صله رحم و يا نيكى به پدر و مادر نمايد فقط براى اينكه او را ستايش كنند يا
دوستش بدارند يا اينكه ميان مردم مشهور شود، عملش صحيح است