351- اگر كسى پشهاى را كه بر بدنش نشسته است
بكشد، و نداند خونى كه از پشه بيرون آمده از او مكيده است يا از خود پشه مىباشد،
آن خون پاك است، و همچنين است اگر بداند كه خون را از او مكيده، ولى جزء بدن پشه
حساب شود؛ امّا اگر فاصله بين مكيدن خون و كشتن پشه به قدرى كم باشد كه عرفاً
بگويند خون انسان است، يا معلوم نباشد كه خون پشه است يا خون انسان، آن خون نجس
مىباشد.
352-
اگر عضوى از بدن ميّت غير مسلمان را به بدن مسلمان پيوند كنند، و آن عضو از بدن
مسلمان رشد نموده و جزء بدن او حساب شود پاك مىگردد، بلكه اگر عضوى از بدن حيوان
نجس العين نيز به بدن مسلمان پيوند زده شود و از جسم او حيات بگيرد و جزء اعضاء او
حساب شود پاك مىگردد.
مطهِّر
هفتم- اسلام:
353-
اگر كافر شهادتين «أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ
مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ» را به هر زبانى بگويد مسلمان مىشود، و بدن او پاك
مىگردد.
354-
اقرار به شىء اقرار به لوازم آن است، پس كسى كه تازه مسلمان شده است، تا زمانى كه
انكار معاد و سائر چيزهايى كه موجب كفر است از او سر نزند پاك مىباشد.
355-
اگر كافرى شهادتين را بگويد، و انسان نداند كه قلباً مسلمان شده است يا نه، آن
كافر پاك مىباشد؛ ولى اگر انسان بداند كه قلباً مسلمان نشده است، چنانچه آن كافر
به موازين اسلام هم عمل نكند نجس مىباشد.
356-
بنابر اقوى بچّه مميّز كافر اگر از روى آگاهى و بصيرت مسلمان شود اسلامش قبول است
و پاك مىگردد.
مطهِّر
هشتم- تبعيّت:
357-
تبعيّت يعنى چيز نجسى به واسطه پاك شدن چيز نجس ديگر پاك شود.
358-
اسلام بدن كافر را پاك مىكند، و متنجّساتى هم كه عرفاً تابع بدن او