در نظر خطيب نه غلو است و نه بلند بردن آنان به حد خدايان يونان و نه
كفر و حتى نه قابل اعتراض ولى اگر كسى آن را درباره على و حسنين ادعا كند فوراً
مشرك و غالى مىشود! خدا تعصب را لعنت كند كه صاحب خود را منحرف مىسازد.
او
مىنويسد در احكام مقيد به كتاب الله و اقوال رسول الله (ص) و افعال آن حضرت
هستيم. كه اين مطلب را شيعه نيز معتقدند و هر مسلمان بايد چنين باشد.
او
مىگويد در احكام شريعت اعتماد زياد بر اقوال اصحاب كرام و تابعين است ولى ما
مىگوييم كه با صداقت و قرب صحابه و تابعين اقوال آنان از اجتهادات آنان ناشى
مىشود و براى ما حجت نيست، مسلمان بايد احكام شرعى خود را از كتاب و سنت بگيرد،
بلى اعتماد بر افراد صادق در نقل حديث درست است ولى اخذ آراى آنان براى ديگران
جايز نيست زيرا حجيت قول آنان از جانب صاحب شرع ثابت نشده است.
در
ص 94 مىنويسد: در فقه شيعه اعتماد بر مصادرى است كه به امامان مخصوصشان منسوب
است و بر معانى است كه در كتاب خدا از طريق تأويلات باطل آن را مىفهمند ...