است كه عيسى به دار آويخته
نشده، بلكه يهوداى اسخريطوى به جاى او اشتباها به دار آويخته و كشته شده است بديهى
است كه هرگاه اين انجيل از ابتداء منتشر مىشد و به دست مردم مىرسيد، دكان گناه
بخشيدن و بهشت فروختن كشيشان را مىبست و ايشان را از منافع سرشار محروم و ممنوع
مىساخت، زيرا همه اين تشريفات بر اساس مسأله فداء و مصلوب شدن مسيح استوار است و
انجيل برنابا اين خرافات را از بن انكار كرده است، لذا كليسا اين انجيل را غير
قانونى اعلام كرد و پاپها در طى پيامهاى موكد خود مسيحيان را از خواندن آن منع
كردند.
(فرهنگ
قصص قران تاليف صدر بلاغى ماده انجيل) ايضا رجوع شود به الرحله المدرسيه جلد اول
فصل (احوال برنابا- انجيل برنابا) و نيز مقدمه انجيل برنابا ترجمه آقاى مرتضى فهيم
كه چهار مقدمه بر آن به قلم آقاى سيد محمود طالقانى و دكتر خليل سعادت و رشيد رضاى
مصرى ناشى عربى انجيل برنابا، و مرتضى فهيم نوشته شده است.
نگارنده
گويد: «يكى از نكات حساس انجيل برنابا آنست كه در فصلهاى متعد با آمدن حضرت رسول
(ص) تصريح مىكند. و نيز صلب عيسى را انكار مىكند.»
و
گويد:
«خود
شاهد جريان بودم كه يهودا را به جاى عيسى بدار زدند ولى مثلا در فصل 15 دارد كه
عيسى آبرا به شراب تبديل كرد و به مجلس شراب آمد و نيز يوسف نامى را شوهر مريم
مىنويسد ولى قبل از زناشوئى دانست كه از غيب حامله است به او دست نزند.»