در الميزان ج 3 ص 342 از قصص
الانبياء عبد الوهاب نجار نقل كرده كه مرقس انجيل خويش را به امر پطرس نوشت و به
الوهيت (خدايى) مسيح عقيده نداشت.
بنابراين
مرقس از شاگردان حضرت عيسى (ع) نبوده است.
انجيل
لوقا:
لوقا،
نه از حواريون بود و نه عيسى را ديده بود و نصرانيت را از پولس فرا گرفت، پولس در
ابتدا يهودى متعصبى بود كه نصارى را اذيت مىكرد و در كارشان اخلال مىنمود، ناگاه
به طور بىسابقه تغيير عقيده داد و گفت: در حالت بيهوشى مسيح مرا لمس كرد و از
اسائه ادب نسبت به پيروانش ملامت و منع نمود و من به مسيح ايمان آوردم و مرا مأمور
كرد تا در ترويج انجيل بكوشم.
پولس
همان است كه اركان مسيحيت فعلى را محكم كرد و گفت:
«ايمان
به مسيح در نجات انسان كافى است و احتياج به عمل نيست» و پولس بود كه گوشت خوك و
ميته را بر نصارى حلال كرد و از ختنه و از بسيار چيزها كه در تورات بود نهى كرد با
آنكه تورات مورد تصديق انجيل بود جز امور معدودى از محرمات تورات را حلال نكرد.
لوقا
انجيل خودش ر بعد از مرقس و پس از مرگ پطرس و پولس نوشت و خودش تصريح مىكند كه
انجليش كتاب الهامى نيست زيرا در ابتداى انجيل خطاب به «تيوفلس» كه يكى از اشراف
يونان بود چنين مى گويد: از آنجا كه بسيارى از مردم شروع به تاليف كردند راجع به
آنچه در نزد ما بود، من نيز چنان مصلحت ديدم كه همه را به ترتيب به تو