اسامى
جمعى از انبياء در روايات ذكر شده است، ولى اثبات نبوت آنان موقوف بر صحت اسناد
روايات مذكوره است[1].
بعضىها
نبوتشان مورد بحث است مانند لقمان كه آيا نبى بوده و يا فقط خداوند به او حكمت
عطا فرموده بود.
بستر
نبوتها و گستردگى آنها:
اقتضاى
آيهاى كه مىگويد جن و انس را جز براى پرستش خود نيافريدهام اينست كه بايد در
همه عصرها و همه اماكن و براى همه انسانها و پريان نبوتها نازل شده باشد و حجت
بر آنان تمام گرديده باشد، و آياتى از قرآن مجيد آيه فوق را تأكيد مىكند، مانند:
إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَ لِذلِكَ خَلَقَهُمْ. آيه
لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ و نظاير
اينها.
ولى
آنچه محسوس است در زمان ما كه ارتباطات جهانى بسيار گسترده شده، حجت خداوند بر
تمامى افراد انسان در همه نقاط دنيا، خصوصا در مسأله نبوت تمام نشده و به گمان
غالب در همه زمانها كه ارتباطات، بسيار محدود بوده جز بر عده محدودى حجت خدا تمام
نشده
[1] - ماند: شيث، قينان، مهلائيل، خرقائيل( ابن ادريس)
سام( پسر نوح) خضر، حزقيل، إليا، يوشع، ارميا، اشموئيل، شعيا، حيقوق، شمعون بن
حمون الصفا، دانيال، عزير، جرجيس، خالدين سنان و عمران پدر مريم.
احتمال اتحاد بعضى از اين اسما با
بعضى ديگر مىرود و اللّه العالم. به جزء يازدهم بحار الانور مراجعه شود.