از آنجا كه عدم[1]
شناسايى و تحقير حقوق بشر منتهى به اعمال وحشيانهاى گرديده است كه روح بشريت را
به عصيان واداشته است و ظهور دنيايى كه در آن افراد بشر در بيان و عقيده آزاد و از
ترس و فقر، فارغ باشند به عنوان بالاترين آمال بشر اعلام شده است.
از
آنجا كه اساسا حقوق انسانى را بايد به اجراى قانون[2]
حمايت كرد تا بشر به عنوان آخرين علاج به قيام بر ضد ظلم و فشار مجبور نگردد.
از
آنجا كه اساسا لازم است توسعه روابط دوستانه بين الملل را مورد تشويق قرار داد.
از
آنجا كه مردم ملل متّحد ايمان خود را به حقوق اساسى بشر و مقام و ارزش فرد انسانى
و تساوى حقوق مرد و زن مجددا در منشور، اعلام كردهاند و تصميم راسخ گرفتهاند كه
به پيشرفت اجتماعى، كمك كنند و در محيطى آزاد وضع زندگى بهترى بوجود آورند.
از
آنجا كه دول عضو، متعهد شدهاند كه احترام جهانى و رعايت واقعى حقوق بشر و
آزاديهاى اساسى را با همكارى سازمان ملل متّحد تأمين كنند.
از
آنجا كه حسن تفاهم مشتركى نسبت به اين حقوق و آزاديها براى
[1] - علت، عدم شناسايى نيست، و اين هوسهاى حيوانى است
كه بايد مهار شود و جز اعتقاد بخدا و آخرت مهار آن ضمانت اجرايى ندارد.
[2] - گفتم كه ضامن اجرايى، فقط اعتقاد است، و حكومتهاى
ستمگر ترسى از ترك قانون از ديگران ندارند كه تجربه شده.