زندگانى استوار ساخته است.

بنابر اين منطق، نكاح نوعى از اشتراك در زندگانى است كه دايره‌اى آن تنگ‌تر از اجتماع شهرى و امثال آن مى‌باشد، و لذا اين قوانين متعرض عفت و آنچه را كه قانون اسلامى به آن توجه نموده است نشده است.

اين قوانين از مراعات فطرت آدمى به دور رفته است و مشكلات زيادى را در اجتماع به بار آورده است؛ كه جامعه غرب، امروز به آن مبتلا است.

ولو كان الامر على هذا؛ اعنى وضع الازدواج على اساس التعاون و الاشتراك فى الحياة- دون التناسل و التوالد كما هو قضية الطبيعة- كان من اللازم ان لايختص امر الازدواج من الاحكام الاجتماعية بشئ اصلا؛ الا الاحكام العامة الموضوعة لمطلق الشركة و التعاون.

و فى ذلك ابطال لفضيلة العفة راسا و ابطال احكام الانساب و المواريث كما التزمته الشيوعية. و فى ذلك ابطال جميع الغرائز الفطرية التى جهز بها الذكور و الاناث من الانسان.[1]

223- تأثير چشم‌

مشهور بين عوام الناس اين است كه چشم تأثير دارد و بنام‌هاى (زخم چشم) و (چشم زد) ياد مى‌شود، ولى پندار عاميانه كه گاهى ناشى از تقارن اتفاقيات پديد مى‌آيد در نظر اهل علم مدار اعتبار نيست.

از نظر علوم تجربى نگارنده اطلاعى در اين باب ندارد و از نظر اسلامى مؤلف بحارالانوار رحمه الله (در صفحه 60 جلد 42) چنين مى‌گويد: كه از آيات وروايات تأثير چشم ظاهر مى‌شود يا با اين كه خداوند براى چشم تأثير قرار داده و علاج آن را در توكل و توسل به آيات و دعاهايى كه در اين مورد وارد شده قرار داده و يا خداوند در موقع حدوث (نظر اندازى) چشم اثر را به‌خاطر نوعى از مصلحت ايجاد مى‌كند. در جاى ديگر (صفحه 27) چنين مى‌گويد: گاهى بفكرم مى‌رسد كه مراد

[1] - الميزان، ج 2، ص 278.