responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : گوشهاى از تاريخ جهاد مردم افغانستان از نگاه حضرت آيت الله محسنى نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف    جلد : 1  صفحه : 71

مى‌كردند و در حدود پانزده نفر و يا شانزده نفر، همين يك كيلو گوشت را ظهرها، باهم نوش جان مى‌كردند. اين مصرف مهم دفتر مركزى ما در قم بود كه پانزده يا شانزده نفر از اول صبح كار كنند و بعد بنشينند، يك كيلو گوشت را باهم بخورند، بدون اين‌كه ناراحتى داشته باشند. شب نيز تا دير وقت آن‌جا بودند و بعد هر كدام به‌خانه‌هاى خود مى‌رفتند.

من گمان مى‌كنم كه هيچ وقت در دفاتر حركت اسلامى برنج پخته نشده و هيچ طالب‌العلمى هم ادعاى حقوق نداشت كه بيايد از دفتر حركت اسلامى حقوق بگيرد. همه بدون توقع مخلصانه براى خدا كار مى‌كردند. تنها مستخدمين و بعضى از افراد غير محصل كه شهريه حوزه علميه را در قم و مشهد نمى‌گرفتند، حقوق دريافت مى‌كردند.[1] تحولات موجود در دنيا نه خير مطلق است و نه شرّ مطلق، هر چيزى يك شئ جنبى هم با خود دارد، هر خيرى يك شرّ جنبى نيز با خود دارد و هر شرّى نيز يك خير جنبى در


[1] - حقير( محمد رضا قيام) در سال‌هاى 1364 و 1365 با جمعى ديگرى از مهاجرين، بخشى از ساعات روز را در كارخانه‌هاى توليدى شهر اصفهان كار مى‌كرديم و شب‌ها، طبق نوبت، دفتر حركت اسلامى افغانستان را كه در ميدان طوقچى آن شهر بود؛ بدون معاش كه غذاى دفتر را هم نمى‌خورديم تا صبح پاسدارى مى‌كرديم. هم‌چنين روزهاى جمعه كه براى انجام كارهاى جهادى در دفتر مى‌رفتيم؛ حق استفاده از غذاى دفتر را نداشتيم.

نام کتاب : گوشهاى از تاريخ جهاد مردم افغانستان از نگاه حضرت آيت الله محسنى نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف    جلد : 1  صفحه : 71
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست