نام کتاب : گوشهاى از تاريخ جهاد مردم افغانستان از نگاه حضرت آيت الله محسنى نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 68
و حُبّ رياست انگيزه قوى آنان براى جنگهاى داخلى
بود؛[1]
ولى دو تشكيل جهادى در تهاجمهاى داخلى، بسيار مهارت و شوق داشتند، عدالت خدا در
قيامت در انتظار آنان است.[2]
[1] - در اوايل دهه 1360 جنگهاى
داخلى كم كم شروع شد و بعد از مدتى پايگاه( شش شهادت) حركت اسلامى، مربوط به يكى
از ولسوالىهاى غزنى، از سوى يك حزب معروف به( جنگهاى داخلى) مورد حمله قرار گرفت
و مسئولين آن پايگاه، بهخاطر فرار از ريختن خون مردم بيگناه، پايگاه را تخليه
نمودند و بعد در برج ميزان سال 1367 اين پايگاه فرهنگى- نظامى با كمك و همكارى
علماى دينى و مردم منطقه، دوباره باز كشايى شد كه در مرحله بازكشايى اين پايگاه،
حقير( محمدرضا قيام) نيز در آنجا حضور داشتم. بعد از مدتى، جنگ ميان پنج حزب رقيب
در منطقه آغاز گرديد كه چهار حزب در برابر يك حزب مىجنگيدند. حركت اسلامى، ششمين
حزبى بود كه در منطقه حضور داشت و از همان ابتداى درگيرى، بىطرفى خود را اعلان
نمود؛ ولى بعداز چند روز درگيرىشديد، احزاب چهارگانه، بر نمايندگى حركت اسلامى،
فشار واريد كردند كه براى حمايت از آنها، نيروى نظامى در صحنه جنگ اعزام نمايد؛
اما از طرف حركت اسلامى، اين تقاضا رد گرديد. سرانجام تاجايى فشار واردكردند كه
مسئولين ذى صلاح پايگاه( شش شهادت) مجبور شدند تا همانند دفعه گذشته، صحنه را ترك
گويند؛ فقط حقير با معاون پايگاه و چند نفر نظامى باقى مانديم.
شوراى نظامى چهار حزب، با تهديد
خواستار حضور نماينده حركت اسلامى دراين شورا گرديد. بنابراين، باتوجه به بعضى از
مصلحتها، معاون پايگاه مرا در اين امور موظف نمود. وقتى رفتم، آنها با زبان زور
برايم گفتند: در صورت عدم مشاركت شما در جنگ، پايگاه شما مورد حمله قرار مىدهيم.
من در جواب آنها گفتم: كشته شدن بهتر ازاين است كه ما ذليلانه تسليم تهديدات شما
گرديم؛ ولى اگر جواب منطقى مىخواهيد، اين است كه ما به دو دليل نمىتوانيم در اين
جنگ شركت نماييم. دليل اول اين است كه اين جنگ، جز ضرر، سودى براى ما ندارد. دليل
دوم اينكه حركت اسلامى افغانستان را يك مجتهد جامع الشرايط رهبرى مىنمايند و هر
تصميم مهمى با توجه به شارع مقدس اسلام، توسط ايشان گرفته مىشود و ما تاكنون براى
جنگهاى داخلى، هيچ مجوزى را از سوى معظمله، دريافت نكردهايم؛ بنابراين ما حق
هيچگونه تصميمگيرى را در مورد جنگهاى داخلى نداريم و در اين جنگ نيز شركت
نمىكنيم. بعد آنها با تهديد گفتند كه شما دو روز ديگر فرصت داريد تا دراين مورد
فكر كنيد؛ بعد از آن مربوط بهما مىشود كه چه تصميمى را اتخاذ كنيم.
خوشبختانه، قبل از پايان ضرب
الأجل، پيام صوتى رهبر بزرگ جهاد، حضرت آيت الله العظمى محسنى( دامظله العالى) را
از طريق شوراى ولايتى غزنى، دريافت نموديم. ايشان دراين نوار صوتى، جنگهاى داخلى
را بهطور مطلق حرام دانسته بودند و به مجاهدين حركت اسلامى سفارش نموده بودند كه
در جنگهاى داخلى شركت نكنند. ما كه در آن شرايط حساس، منتظر چنين حكم شرعى بوديم،
فوراً از فرصت استفاده نموده و در همان روز با بلندگو، پيام معظمله را براى مردم
بازار و منطقه پخش كرديم كه به لطف خداوند متعال جل جلاله اين پيام تأثير خود را
گذاشت و با حمايت مردم، ازاين آتش سوزان نجات يافتيم. اما بعد از مدتى كه حقير به
خارج از كشور رفتم، به انتقام همين موضع گيرى قاطع، پايگاه( شش شهادت) دوباره توسط
همان حزبى جنگ طلب قبلى، مورد حمله قرار گرفت. دراين حمله نه تنها خساراتى بر اين
پايگاه وارد گرديد؛ بلكه هواداران حركت اسلامى نيز در آن ولسوالى مورد شكنجه و
اذيت مجدد قرار گرفتند.
[2] - به نظر حقير( محمد رضا
قيام) حزب اسلامى به رهبرى انجينير گلبدين حكمتيار و حزب وحدت اسلامى، به رهبرى
استاد عبد العلى مزارى، در جنگهاى داخلى بيشتر از ديگران، سهم داشتند و عدم
همكارى آنها با دولت مجاهدين، ضررهاى مادى و معنوى را براى مردم مسلمان كشور
وارد نمود كه دود سياه آن تا هنوزهم در كشور. سايه افگنده است.
نام کتاب : گوشهاى از تاريخ جهاد مردم افغانستان از نگاه حضرت آيت الله محسنى نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 68