نام کتاب : گوشهاى از تاريخ جهاد مردم افغانستان از نگاه حضرت آيت الله محسنى نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 26
چرا؟ گفتم: چرا نمىخواهد! مگر شماها نبوديد كه
در محافل سياسى و بين المللى، بهنفع شوروى و عليه مجاهدين افغانستان، رأى
مىداديد؟
حافظ
الاسد وقتى اين موضوع را ازمن شنيد دوباره رنگش تغيير كرد و طرف من نگاه مىكرد؛
(به بن بست رسيده بود) نمىتوانست چيزى بگويد! ازينكه نمىتوانست ادعاى مرا انكار
كند. كمى خود را راست كرد و ساكت ماند. ديدم كه خيلى براى او برخورد و فشار وارد
شد. گفتم: من مىدانم كه چرا شما اين كار را كرديد؟! دليل هم دارم كه براى شما يك
عذرموجه باشد. به عربى گفت: چه دليلى؟ انگشتان دستم را بههم ماليدم گفتم: (فلوس)
براى پول (كنتم تحتاجون الى سوفيات) شما بهشوروى احتياج داشتيد، تا از آن كشور
پول بگيريد، سلاح و مهمات بگيريد. وقتى اين جمله را از من شنيد؛ يك مرتبه از قالب
سياسى بيرون شد. جوابى هم نداشت كه بهمن بگويد. لذا شروع كرد بهخنديدن، چنان
خنديد كه خود را بهپشت انداخت. بعد گفت: راست گفتى همينطور بود؛ اما قلب ما با
شما بود. فقط در ظاهر بهخاطر آنچه كه شما گفتيد، با شوروى بوديم. در لقلقهى
زبان با آنها بوديم؛ ولى در واقع با شما بوديم. (اين جمله را معاون او خدّام هم
بهمن گفت). گفتم ايكاش! قلب شما با شوروى مىبود و زبان شما با ما مىبود!
نام کتاب : گوشهاى از تاريخ جهاد مردم افغانستان از نگاه حضرت آيت الله محسنى نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 26